|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : شنبه 27 خرداد 1396
تیخنا : تازه های یزد، یزد نیوز، خبرهای یزد، نو از یزد، اطلاعات
تیخنا : تازه های یزد، یزد نیوز، خبرهای یزد، نو از یزد، اطلاعات
 
برگزاری همایش پیاده روی خانوادگی به مناسبت روز ملی شهدا در یزد
یزد - ایرنا - همایش پیاده روی خانوادگی به مناسبت 22 اسفند ماه روز ملی شهدا روز جمعه به میزبانی سازمان حمل و نقل ، بار و مسافر شهرداری یزد از میدان امیرچقماق تا پارک شهدا برگزار شد.
15:33 - 1395/12/20
*
فارس . لزوم اقدام سريع براي رفع ركود در صنعت/ تعرض حكام بحرين به شيخ عيسي قاسم بي‌پاسخ نمي‌ماند
امام جمعه ميبد گفت: در سال جاری اقداماتي از سوي دولت انجام شد اما کاستی‌ها و کمبودهای بسياري همچنان وجود دارد كه بايد براي رفع آن اقدام اساسي انجام شود.
*
رئیس پدافند غیر عامل کشور:استان یزد نیازمند طرح پدافند زیستی در حوزه انسان و دام است
یزد - ایرنا - رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور گفت:استان یزد نیازمند طرح پدافند زیستی در حوزه انسان و دام است بنابراین ضروری است پیامدهای صنعت شیمیایی و هسته‌ای این استان مطالعه ‌سنجی شود.
8:55 - 1395/12/20
*
مدیرکل صنعت و معدن استان: هر 1.8 روز در یزد یک واحد تولیدی راه اندازی شده است
یزد – ایرنا – مدیرکل صنعت ، معدن و تجارت استان یزد گفت: از ابتدای فعالیت دولت تدبیر و امید هر 1.8 روز یک راه اندازی تولیدی شامل 705 پروانه بهره برداری صنعتی و هر روز 9 اشتغال صنعتی جدید در این استان ایجاد شده است.
18:50 - 1395/12/19
*
نماینده یزد و اشکذر:
کسب رتبه اول کنکور برای 23 سال متوالی برگ زرینی در عرصه تعلیم و تربیت استان است
یزد - ایرنا - نماینده مردم یزد و اشکذر در مجلس شورای اسلامی گفت: کسب رتبه برتر دانش آموزان یزد در 23 سال گذشته در سطح کشور مرهون همت عالی همگان است که برگ زرین عرصه تعلیم و تربیت استان محسوب می شود.
18:29 - 1395/12/19
*
در دولت یازدهم رقم خورد
استاندار: افزایش 900 تخت بیمارستانی در استان یزد
یزد - ایرنا - استاندار یزد گفت: حوزه پزشکی و درمانی استان در دولت تدبیر و امید رشد بسیاری داشته بطوری که 900 تخت بیمارستانی طی همین مدت در استان افزایش داشته است.
12:11 - 1395/12/19
*
رکابزنان پیشگامان به اندازه همه تیمهای آسیایی تست دوپینگ داده اند
یزد-ایرنا- مدیرعامل باشگاه فرهنگی، ورزشی پیشگامان گفت: رکابزنان تیم دوچرخه سواری این باشگاه در 4سال گذشته بیش از 400 مورد تست دوپینگ داده اند که این تعداد به اندازه همه تیمهای آسیایی بوده است.
10:24 - 1395/12/19
*
وزیر بهداشت در مراسم افتتاح بيمارستان شهيد رهنمون يزد:
فارس . ترجیح منافع مردم بر منافع حزبی و جناحی مسیر شهدا را پر فروغ‌تر خواهد کردوزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: اگر گرفتار خود نشویم و منافع کشور و ملت مقدم بر منافع جناحی و حزبی باشد، نسل های بعدی هم خواهند دید که مسیر شهید رهنمون و دیگر شهدا پرفروغ‌تر ادامه پیدا می‌کند
.۱۳۹۵/۱۲/۱۹ - ۰۹:۳۰
+
وزیر بهداشت در یزد تأکید کرد:
لزوم بین المللی شدن دانشگاه علوم پزشکی یزد
ایسنا . وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دانشگاه علوم پزشکی یزد با اشاره به ضرورت تقویت بیش از پیش دانشگاه علوم پزشکی یزد، گفت: دانشگاه علوم پزشکی یزد باید به دانشگاه بین المللی ارتقا پیدا کند.
 سیاسی- پنجشنبه ۱۹ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
ساختمان جدید بیمارستان شهید رهنمون یزد با حضور وزیر بهداشت به بهره برداری رسید
یزد - ایرنا - ساختمان جدید بیمارستان 324تختخوابی شهید دکتر رهنمون یزد، صبح پنجشنبه طی مراسمی با حضور وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ، رئیس سازمان پدافند غیرعامل کشور ،امام جمعه و استاندار یزد و جمعی از مسئولان این استان به بهره برداری رسید.
8:17 - 1395/12/19
*
فارس . بامداد امروزقاتل زرگر يزدي در ملاء عام به دار آويخته شدقاتل زرگر يزدي بامداد امروز در ملاء عام به دار مجازات آويخته شد
.۱۳۹۵/۱۲/۱۹ - ۰۶:۱۰
*
عید ایرانی با کالای ایرانی
رونق اقتصادی با خرید کالای ایرانی/ مدیر کل امور اقتصادی یزد: حمایت از تولید داخلی راهکار اشتغال
یزد – ایرنا - بازارهای یزد در آستانه سال نو رونق دوباره گرفته و جنب و جوش مردم برای خریدهای شب عید افزایش یافته است.
9:26 - 1395/12/18
*
مهران فاطمي يک‌سال از سفر دولت به يزد گذشت/ مدیران استان گزارش دهند
سال گذشته در چنين روزي رئيس جمهور به دارالعباده یزد سفر كرد و ضمن سخنرانی در اجتماع چند 10 هزار نفری مردم شریف یزد در امیرچخماق مواردي را مطرح كرد
.۱۳۹۵/۱۲/۱۸ - ۰۱:۵۳
*
تولید 270 ساعت برنامه ویژه اقتصاد مقاومتی در صدا و سیمای مرکز یزد
یزد - ایرنا - رئیس کارگروه گفتمان سازی و فرهنگ سازی اقتصاد مقاومتی گفت: درمجموع افزون بر 270 ساعت برنامه رادیویی و تلویزیونی ویژه اقتصاد مقاومتی در صدا و سیمای مرکز یزد تولید و پخش شده است.
22:50 - 1395/12/17
*
فرودگاه یزد نخستین گواهینامه سازمان بین المللی هوانوردی در ایران را دریافت می کند
یزد – ایرنا - مدیرکل فرودگاه‌های استان یزد گفت:گام‌های نهایی برای تبدیل شدن فرودگاه یزد به تنها فرودگاه دارای گواهینامه بین‌المللی در کشور برداشته شده و تنها 2 ایراد ممیزان مانده که بزودی برطرف می شود.
16:5 - 1395/12/17
*
اختصاص 10 میلیاردریال اعتبار برای اجرای طرح های بیابان زدایی در بافق
یزد- ایرنا- رییس منابع طبیعی و آبخیزداری بافق از تخصیص 10 میلیاردریال اعتبار برای اجرای طرح های بیابان زدایی در این شهرستان خبر داد.
11:35 - 1395/12/17
*
کشف 252 کیلو انواع مواد مخدر در یزد
ایسنا . رییس پلیس مبارزه با موادمخدر یزد، از کشف 184 کیلو تریاک و 68 کیلو حشیش در بازرسی از دو دستگاه خودروی سواری توسط ماموران پلیس این استان خبر داد .
 اجتماعی- سه شنبه ۱۷ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
عضو شورای اسلامی شهر یزد مطرح کرد:
شهر یزد، کلکسیونی از انواع دست‌فروشان و متکدیان
ایسنا . عضو شورای اسلامی شهر یزد با اشاره به ضرورت جمع‌آوری متکدیان در سطح شهر یزد، ‌گفت: متأسفانه شهر یزد به کلکسیون انواع دست‌فروشان و متکدیان تبدیل شده است.
 اجتماعی- سه شنبه ۱۷ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
فارس . مروري بر عناوين روزنامه‌هاي يزدتصاوير صفحه نخست روزنامه‌ و هفته‌هاي امروز يزد را در خبرگزاري فارس ببينيد
.۱۳۹۵/۱۲/۱۷ - ۰۸:۵۵
*
سفير افغانستان در ايران:
فارس . مهاجران افغانستاني براي تردد بين ايران و افغانستان با مشكل مواجه هستندسفير افغانستان در جمهوري اسلامي ايران گفت: مهاجران اكنون با مشكل تردد مواجه هستند و اگر امكان صدور مجوز فراهم شود، بخشي از مشكلات آنها برطرف خواهد شد
.۱۳۹۵/۱۲/۱۶ - ۱۵:۰۷
*
معاون اداره كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور:
فارس . جوانان افغانستاني بايد براي آباداني كشورشان توانمند شوندمعاون فرهنگي و اجتماعي اداره كل امور اتباع و مهاجران خارجي وزارت كشور بر لزوم توانمندسازي جوانان افغانستاني براي آباداني كشورشان تأكيد كرد و گفت: جوانان نخبه افغانستاني از فرصتي كه در ايران فراهم است، استفاده كنند
.۱۳۹۵/۱۲/۱۶ - ۱۴:۱۰
*
معاون استاندار یزد تأکید کرد:
لزوم تقویت تعاملات ایران و افغانستان با استفاده از ظرفیت نخبگان مهاجر
معاون سیاسی،‌ایسنا . معاون امنیتی و اجتماعی استاندار یزد با اشاره به نقاط مشترک فرهنگی و اجتماعی دو ملت ایران و افغانستان، گفت: نخبگان مهاجر نقش خود را در تقویت تعاملات فرهنگی و اجتماعی بین دو کشور ایران و افغانستان ایفا کنند.
 سیاسی- دوشنبه ۱۶ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
نماینده کمیساریای سازمان ملل متحد: اقدام های ایران برای پناهندگان زبانزد است
یزد - ایرنا - نماینده کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد گفت: اقدام های شایسته ایران در خصوص پناهندگان زبانزد است.
19:15 - 1395/12/16
*
اسلام، مهمترین وجه اشتراک ایران و افغانستان است
یزد - ایرنا - رئیس کمیته دینی، علمایی و نخبگان پناهنده در ایران گفت: اسلام نخستین و مهمترین وجه اشتراک مردم ایران و افغانستان است و دشمنان به دنبال تهی کردن این دین مبین از درون هستند.
15:15 - 1395/12/16
*
مديركل كميته امداد استان يزد:
فارس . ماهانه 500 ميليون تومان صدقه در يزد جمع‌آوري مي‌شود
مديركل كميته امداد استان يزد ميزان جمع‌آوري صدقات در استان يزد در طول يك ماه را به طور متوسط 500 ميليون تومان اعلام كرد
.۱۳۹۵/۱۲/۱۵ - ۰۳:۲۰
*
تدبیر دولت برای رونق واحدهای تولیدی یزد با پرداخت 11 هزار میلیارد ریال
یزد – ایرنا - دولت یازدهم، احیای واحدهای تولیدی و صنعتی غیرفعال و نیمه فعال را بعنوان یکی از اهداف اصلی خود در دستیابی به توسعه اقتصادی و ایجاد اشتغال در سراسر کشور قرار داده است.
12:34 - 1395/12/15
*
کشف 141 کیلو تریاک از سوداگران مرگ در یزد
ایسنا . رییس پلیس مبارزه با موادمخدر استان از عملیات ماموران پلیس مبارزه با موادمخدر و کشف 141 کیلو تریاک در این استان خبر داد .
 اجتماعی- یکشنبه ۱۵ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
مدیرکل اتباع خارجی استان: یزد کانون زندگی مسالمت آمیز مهاجران و انصار است
یزد - ایرنا - مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی استانداری یزد گفت: این استان کانون زندگی مسالمت آمیز مهاجران و انصار است و همه مردم در کنار یکدیگر با آرامش و کمترین مشکل زندگی می کنند.
17:30 - 1395/12/14
*
برنامه های خبری روز شنبه در یزد/ برپایی همایش افغانستان شناسی
یزد- ایرنا - همایش افغانستان شناسی با حضور مدیر کل اتباع خارجی وزارت کشور صبح امروز در یزد برگزار می شود.
8:34 - 1395/12/14
*
برگزاري ویژه برنامه نوروزی در مسجد تاریخی «ملا اسماعیل» یزد
ایسنا . مسئول دبیرخانه کانون‌های فرهنگی و هنری مساجد یزد از برپایی نمایشگاه و برگزاري ویژه برنامه نوروزي در مسجد تاريخي آخوند ملااسماعيل يزد در ايام نوروز خبر داد.
 فرهنگی و هنری- شنبه ۱۴ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
مدير عامل آب منطقه‌اي يزد:
عمده کیفیت منابع آبی استان يزد، لب شور یا شور است
ایسنا . مدیر عامل شركت آب منطقه‌ای یزد با اشاره به كسري 30 درصدي بارش‌ها و برداشت 126 درصدي منابع آب تجدیدشونده در استان، اظهار كرد: متاسفانه كميت و کیفیت آب استان مناسب نيست به نحوي كه عمده کیفیت منابع آبی استان يزد، لب شور یا شور است.
 اقتصادی- شنبه ۱۴ اسفند ماه، ۱۳۹۵
*
 ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۵:۱۶ مدیرکل امور اتباع و مهاجرین خارجی یزد:
۱۰ ‌درصد جمعیت استان یزد را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند
تسنیم . مدیرکل امور اتباع و مهاجران خارجی استان یزد گفت: ۱۰ درصد کل جمعیت استان یزد را اتباع خارجی تشکیل می‌دهند که بخش عمده‌ای از آن اتباع افغانستانی هستند.
*
 ۱۴ اسفند ۱۳۹۵ - ۱۹:۱۴ مدیرکل منابع طبیعی استان یزد:
‌۱۳ کانون بحران در اراضی بیابانی یزد وجود دارد تسنیم . مدیرکل منابع طبیعی استان یزد گفت: از کل اراضی بیابانی استان یزد، ۱۳ کانون بحران با مساحت حدود ۵۳۰ هزار هکتار وجود دارد.
 


:: برچسب‌ها: تیخنا , تیخنا , تیخنا , تیخنا , تیخنا , تیخنا , تیخنا , میخنا , تیخنا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 20 اسفند 1395
آیت الله شهید محمد صدوقی از الگوهای بزرگ مرام ومعرفت ...

آیت الله شهید محمد صدوقی از الگوهای بزرگ مرام ومعرفت ...
در فرهنگ نیمه نخست قرن چهاردهم ه . ش ایران ، مرام و معرفت جایگاهی خاص و ارزشمند داشت . تصوٌر می کنم معنی اشخاص با مرام و معرفت در آن زمان کسانی بود ند که در زندگی خود تابع یک هدف معنوی مشخصٌ ، غالبا" تابع رهبری به سوی آن هدف ، بودند و روابطی مثبت و پسندیده با مردم ، به خصوص با هم مسلکان خود ، داشتند .
اگر بخواهم یکی از الگوهای بزرگ مرام و معرفت در یزد دهه های 1350 و 1360 را مثال بزنم بیگمان آیت الله شهید محمد صدوقی یزدی هستند .
مثلا" به نظر من که تا حدود قابل توجٌهی در جریان وقایع روحانیت یزد بین 1335 - 1345 بوده ام برخلاف آنچه که مورخین عصر حاضر اشاره کرده اند ایشان در یزد شاگرد حقیقی آقا شیخ غلامرضا کوچی بیوکی ( فقیه خراسانی ) نبوده اند وحضورشان نزد آقا شیخ غلامرضا از سیاست ، مصلحت اندیشی و آینده نگریشان بوده است . در نیمه دوٌم دهه 1340 که شایع بود یزد فاقد حتی یک مجتهد دارای جواز اجتهاد معتبر است ؛ و مردم آن مرد خدا و متقی مردمدوست ، یعنی آقا شیخ غلامرضا را به عنوان شیخوخیت و ریش سفیدی بین روحانیان پذیرفته بودند ؛مدیریت اجرائی امور روحانیت یزد را در واقع شهید صدوقی برعهده داشتند ؛ و به جرئت می توان گفت که خلق شخصیتی بنام « آقا شیخ غلامرضا » در تاریخ معاصر روحانیت یزد حاصل کار و کوشش شبانه روزی ایشان؛ و مرام و معرفت ایشان ، یعنی شهید صدوقی ، بود (1) .
دوٌمین مورد این بود که ایشان ، با تواضع بسیار و در عین حال متانت و وقار ، در هر مجلس روضه خوانی یزد شرکت می جستند و هر آنجا که پیش می آمد جلوس می فرمودند : مردمداریِ به تمام و کمال ...
و حتی به کوچکترین افراد جامعه ، که یکی از آنان بنده ی در آن زمان نوجوان و جوان بودم ،توجٌه پدرانه و برادرانه می داشتند . بازهم به عنوان مثال دفعه ای نبود که بنده در مسجد به خدمت ایشان برسم ، یا در راه عبور روزانه خود از کوچه سهل ابن علی که منزل و محل عبور آن مرحوم مغفور نیز بود با ایشان مواجه نشوم و ایشان احوال پدرم را نپرسند حال آنکه در امور شرعی مختصر اختلاف دکترینی هم با یکدیگر داشتند ...
و.....
(1) شخصا" شاید در دوران نوجوانی سالهای 1335 و 1336 بیش از چند منبر از آقا شیخ غلامرضا ندیده ام  ؛ ولی بعدا" ، به ویژه در پائیز و زمستان 1343 و بهار 1344 بارها در مسجد روضه محمدیه ماموم و مستمع شهیر شهید آیت الله آقا شیخ محمد صدوقی بوده ام .  
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 11 تير 1395
روی اینترنت از علیرضا آیت اللهی بخوانید :
همگانی
دانشگاه . تهران Tehran
http://ostadeyek.fablogs.ir/
علیرضا آیت اللهی Alireza Ayatollahi
http://www.alireza-ayatollahi.blogfa.com/
آمایش سرزمین
آمایش سرزمین
http://amayeshgar.blogfa.com/
جغرافیا و آمایش Teheran.Iran. geographie et amenagement 
http://amayeshdan.blogsky.com/
مبنا : آمایش شهری و منطقه ای (مدیریت و برنامه ریزی نواحی شهری بنا به آمایش) 
http://ayateayyar.persianblog.ir/
 ساماندهی ( آمایش) سرزمین amenagement du territoire
http://amayesh.persianblog.ir/
همدرس : همیاری مردمی در راهبرد سراها
http://navissa.mizbanblog.com/
آمایش سرزمین ؛ ساماندهی کشور
 http://maryam-ayatollahi.blogfa.com/
مدیریت و برنامه
بامبا : بررسی های آمایشی و مدیریت برنامه ریزی استراتژیک
http://ayateiran.blog.ir/
اصول برنامه ریزی در ایران و جهان
http://planification.blog.ir/
مقتبس
 http://mirzajavadayatollahi.blogfa.com/
مدیریت پروژه ، و برنامه ریزی عملیاتی ( اجرا )
http://projet.blog.ir/
ورود به بهره وری در سرزمین اسلامی ایران ( وبسا ) 
http://samelbah.mihanblog.com/
دشت باده
 http://taaziah.blogsky.com/
تعاون.مشارکت.انجمنها.شوراها.اتاقها:تماشا 
http://amenagement.blogfa.com/
شوراهای محلی : روستائی ، شهری ، منطقه ای 
http://showra.blog.ir/
شهرداریها
 http://navissa.mizbanblog.com/
اصول برنامه ریزی مدیریت دولت ج . ا . ا 
 http://planification.blogfa.com/
معماری و شهرسازی بومی - مردمی
مبنا : آمایش شهری و منطقه ای (مدیریت و برنامه ریزی نواحی شهری بنا به آمایش) 
http://ayateayyar.persianblog.ir/
معماری و شهر سازی بومی- مردمی در شهر یزد
http://a-r-ayatollahi.blogfa.com/
ethno archi urbain habitat
 http://iranurbain.blogfa.com/
آمایش شهری و معماری بومی - سنٌتی یزد
. http://amayeshi.blog.ir/
پایتخت ها و شهرهای اسلامی . ایران
 http://icci.persianblog.ir/ 
   architecture islamique /la ville musulmane http://rezayeyazd.persianblog.ir/
انسان شناسی و مردم شناسی
انسان شناسی چیست ؟ و مردم شناسی کدام است ؟ 
http://enssan.blog.ir/
Ethnologie de l’Iran شناخت مردم ایران ( شما ) Anthropology of iran * (SHEMA) Shenakht mardom iran
http://a-r-ayatollahi.mihanblog.com/
دودمان آیت اللهی یزدیAyatollahi yazdi un lignées descendantes
http://ayatollahi-yazd.mihanblog.com/
انسان شناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ http://ayatiran.loxblog.com/
مراسم مذهبی مردمی
رامين ( روحانيانِ « آيت اللهي » مآلِ يزدي نژاد ) 
http://agasyyidyahya.tebyan.net/
سَنَدِ آبی 
http://agasyyidyahya.blogfa.com/
مرشد : مراسم مذهبی ،روضه خوانی ها، شبیه خوانی ،دسته های عزاداری http://shabih.rasekhoonblog.com/
قلم ما 
http://www.tebyan.net/
خاطرات
مردم ایران ... ( مانی ) 
http://aghamirzajavad.blogfa.com/
یادهائی از روزگاران الوان نویسنده (یاران) 
http://memoire.blogsky.com/
فرانسه
فرانسه : اطلاعاتِ شناسائی ( فاش  )
http://franciran.persianblog.ir/
فرانسه . ایران . مسلمانان : فام
http://francislam.blog.ir/
یزد 
مبتنی : مردم شناسی - باستانشناسی ... 
http://yazdhistory.persianblog.ir/
یزد ، یزد ، یزد : نگاهی به یزد 
http://nabi.avablog.ir/
ادبی 
علیرضا آیت اللهیalireza ayatollahi 
http://alirezaayatollahi.persianblog.ir/
شعر آ
dominiqueoc.mihanblog.com/
آئین نگارش پیشرفته
  http://negarech.blog.ir/
اسناد رسمی در ایران سابق (اراس) 
http://mirzajavad.rasekhoonblog.com/
شاعران پارسی زبان
http://www.irafta.com/poembooks.aspx?id=913
شعر نو : علیرضا آیت اللهی
http://www.shereno.com/profile.php?uid=43297
شعر ناب . علیرضا آیت اللهی
http://sherenab.ir/index.php?module=Account&do=UserInfo&uname=3200&shpage=3
شاعر . علیرضا آیت اللهی
http://www.shaer.ir/portal/masnavi/2014-01-23-20-37-04/%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B9%D8%A7%D8%B5%D8%B1/item/1167-%D8%B9%D9%84%DB%8C-%D8%B1%D8%B6%D8%A7-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87%DB%8C.html
همگانی 2 .
علیرضا
http://ethno.aramblog.ir/
پریسا بلاگ . سامانه مدیریت اطلاعات ( Management information systems ( MIS
http://parisa.parsablog.com/
ورود به بهره وری در سرزمین اسلامی ایران ( وبسا ) 
http://samelbah.mihanblog.com/
در مجتهد در زهتاب
آمایش 2 
آمایش سرزمین سرزمین حقیقی در جهان دانایی محور
http://amayech.rasekhoonblog.com/
شهرسازی : آمایش شهری
 http://yadha.boldfa.com/
برنامه 2 
مقتبس
http://muqtabas.tebyan.net/
پریسا بلاگ - نقش نهاد های نظارت در ج.ا.ا بر اجرای سیاست های نظام 
http://prisablog.roomfa.com/
شهرسازی ومعماری 2 
شهرسازي - معماري - آمايش - بومي و مردمي ( شما بوم ) يزد
http://ayaturbain.tebyan.net/
شيتا : شهر اسلامي ، يزد ، تهران ، ايران
http://cities.tebyan.net/
جستجو در معماری ، آمایش شهری و 
pejouh.vistablog.ir
انسانشناسی 2 
شجره نامه و خویشاوندی آیت اللهی های یزدی
http://poetiran.blog.ir/
فرهنگ های مردمان ایران ، و جهان 
http://farhangema.blog.ir/
مذهبی 2
 مردم و فرهنگ 
http://azmardom.royalfa.com/
هيات و هيات داري در شهر يزد
http://www.tebyan.net/
خاطرات 2
خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی 
http://agamirzajavad.niloblog.com/
یادش به خیر ، عجیب است امٌا عین واقع است 
 http://pirmard.javanblog.ir/
از سوت توس تا بلاگ گلاب http://toostoos.fatablog.com/
فرانسه 2
روابط فرانسه و ایران . انتخابِ علیرضا آیت اللهی Franciran http://franciran.lineblog.ir/
ناجی وبلاگ
فرانسه در ايران La France en Iran
http://iranfrance.najiweblog.ir/
یزد 2
مردم ، فرهنگ ، اجتماع انساني و تاريخ يزد تا حال حاضر : مفاتيح
http://ayareyazdi.kavirblog.com/
تیخنا
http://nowazyazd.melatblog.ir/
آمار ، اطلاعات و اخبار یزد . تعبیر ، تحلیل و تفسیر
http://ayateyazd.ruzblog.com/
ادبی 2 
رزبلاگ
شعر و ادب فارسی در ایران امروز
http://poetiran..com/
گام نخست شاعر
http://poemiran.niloblog.com/
از مجتهد تا سردفتر و دفتریار 
ayateyazd.zahtab.com/
*
انعام : از نوشتار علیرضا آیت اللهی محقق ayatollahi.lxb.ir
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 2 آذر 1394
انعام : از نوشتارهای علیرضا آیت اللهی ؛ محقق ( آثار علیرضا آیت اللهی ، نویسنده و پژوهشگر یزدی الاصل
 انعام : از نوشتارهای علیرضا آیت اللهی ؛ محقق
آثار علیرضا آیت اللهی ، نویسنده و محقق . یزدی الاصل در اینترنت
 Tehran. Iran.alireza ayatollai
http://ayatollahi.lxb.ir/
 ) شناخت مردم ایران ( علیرضا آیت اللهی 
alireza ayatollahi 
http://a-r-ayatollahi.mihanblog.com/
 انسانشناسی ، مردم شناسی و فرهنگ شناسی ایران بزرگ ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi 
http://ayatiran.loxblog.com/
 خاطرات آقا میرزا جواد آیت اللهی ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ( 
http://agamirzajavad.niloblog.com/
از سوت توس تا بلاگ گلاب
http://toostoos.fatablog.com/
شهرسازي - معماري - آمايش - بومي و مردمي ( شما بوم ) يزد
http://ayaturbain.tebyan.net/
پایتخت ها و شهرهای اسلامی . ایران
http://icci.persianblog.ir/
شهرهای اسلامی
http://cities.tebyan.net/
مبتنی :مردم شناسی . باستانشناسی . تاریخ . ناحیه یزد
http://yazdhistory.persianblog.ir/
 - نسب نامه دودمان  آیت اللهی یزدی (علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi 
 http://ayatollahi-yazd.mihanblog.com/
 ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) ethno - archi - urbain - habitat
http://iranurbain.blogfa.com/
نفوذ معماری اسلامی در مارسی (به فرانسه )
http://rezayeyazd.persianblog.ir/
 - رامین : روحانیان آیت اللهی مآل یزدی نژاد ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) http://agasyyidyahya.tebyan.net/ 
 - سند آبی ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ( 
http://agasyyidyahya.blogfa.com/
تعزیه
http://shabihgardani.blogfa.com/
مرشد
http://shabih.rasekhoonblog.com/
هیئت و هیئت داری در شهریزد
http://dasstah.tebyan.net/newindex.aspx
آراس
 http://mirzajavad.rasekhoonblog.com/ 
  از مجتهد تا سردفتر و دفتریار ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi )
http://ayateyazd.zahtab.com/
  علیرضا آیت اللهی ( ادبی ) 
http://alirezaayatollahi.persianblog.ir/
 علیرضا آیت اللهی ( تحلیل اقتصادی - اجتماعی ) 
http://www.alireza-ayatollahi.blogfa.com/
ببین
http://memoire.blogsky.com/
 بررسی های آمایشی مدیریت و برنامه ریزی استراتژیک ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ( 
 http://ayateiran.blog.ir/ 
  مقتبسات : مطالعات قرآنی ، تحقیقات برنامه  و بهره وری سرزمین. تهران . ایران ( علیرضا آیت اللهی alireza 
ayatollahi 
http://mirzajavadayatollahi.blogfa.com/
مقتبس 
http://muqtabas.tebyan.net/post/16
دانشگاه . تهران Tehran
http://ostadeyek.fablogs.ir/
دشت باده
http://taaziah.blogsky.com/
پریسا بلاگ
http://prisablog.roomfa.com/
پریسا بلاگ
http://parisa.parsablog.com/
تماشا : تعاون.مشارکت.انجمنها.شوراها.اتاقها:تماشا
http://amenagement.blogfa.com/
قلم ما
http://ghalamana.tebyan.net/post/21
 آمایش سرزمین ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) 
http://amayeshgar.blogfa.com/
  جغرافیا و آمایش ( علیرضا آیت اللهی ( alireza ayatollahi ( geographie et amenagement  
http://amayeshdan.blogsky.com/
آمایش سنٌتی در ایران
http://amayesh.persianblog.ir/
آمایش شهری و شهرسازی
http://ayateayyar.persianblog.ir
 اخبار و اطلاعات آمایش ( بهره وری از سر زمین ) در ایران
http://maryam-ayatollahi.blogfa.com/
بهره وری
http://samelbah.mihanblog.com/
سازمان.مدیریت.نظارت.کشوری.برنامه و بودجهalireza ayatollahi )
http://planification.blogfa.com/
  شعر آ ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) 
http://dominiqueoc.mihanblog.com/
شعرنو
http://www.shereno.com/profile.php?uid=43297
شاعران پارسی زبان
http://irafta.com/poembooks.aspx?id=913
  شهر من تهران ، شعر من تهران ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) 
http://www.poetiran..com/
شهر من تهران ، شعر من تهران ، شور من تهران ، آه تهران ! تهران ! .
http://poetiran.blog.ir
  گام نخست شاعر ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi )
http://poemiran.niloblog.com/
 آیت یزد ( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ) 
http://poesie.blognegin.com/
شعرناب
http://sherenab.com/index.html
  یزدنما( علیرضا آیت اللهی alireza ayatollahi ( 
http://ayatyazd.yazdblog.ir/
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : چهار شنبه 13 اسفند 1393
des site d,Alireza Ayatollahi
des sites internets d,Alireza Ayatollahi
← liens
 ethno - archi - urbain - l'habitat .
Alireza Ayatollahi
http://iranurbain.blogfa.com/
Influence de l'architecture islamique à Marseille (France)
http://rezayeyazd.persianblog.ir/
 Anthropologie, Ethnologie et Anthropologie culturelle d'Iran (  Alireza Ayatollahi
http://ayatiran.loxblog.com/
Ethnologie de l'Iran connaître les gens (SHEMA) Anthropologie de l'Iran
 Alireza Ayatollahi
http://a-r-ayatollahi.mihanblog.com/
Memoires de Mirza Javad Ayatollahi par : Alireza Ayatollahi 
http://agamirzajavad.niloblog.com/
Sifflet 
http://toostoos.fatablog.com/
Ayatollahi Yazdi, un lignées descendantes . par Alireza Ayatollahi
 http://ayatollahi-yazd.mihanblog.com/
Mobtani: anthropologie. Archéologie. Histoire. Région Yazd
http://yazdhistory.persianblog.ir/
Shomaboum : Planification - Architecture - Amenagement - peuples autochtones à Yazd
http://ayaturbain.tebyan.net/
Capitales et villes islamiques. Iran
http://icci.persianblog.ir/
Villes islamiques
http://cities.tebyan.net/
Ta'zieh
http://shabihgardani.blogfa.com/
Ta'zieh
http://shabih.rasekhoonblog.com/
Ta'zieh a Yazd
http://dasstah.tebyan.net/newindex.aspx
Arass
 http://mirzajavad.rasekhoonblog.com/ 
 
Modjtahed . Notaire et Clerc d,un Notaire .Alireza Ayatollahi 
http://ayateyazd.zahtab.com/
 Sanad - e Aabi (Bleu Document)Alireza Ayatollahi 
http://agasyyidyahya.blogfa.com/
Ramine (Modjtahed - Ayatollahi )
http://agasyyidyahya.tebyan.net/ 
Ayatollah Alireza ((dans la littérature depuis un demi-siècle)
http://alirezaayatollahi.persianblog.ir/
Ayatollahi Alireza (Analyse économique - social)
http://www.alireza-ayatollahi.blogfa.com/
Pour Voir
http://memoire.blogsky.com/
 Bamba (méthode de recherche pour amenagement du territoir et planification de pays )
 http://ayateiran.blog.ir/ 
Muqtabassat : études coraniques, des programmes de recherche et de la productivité des terres. Téhéran. Iran (Alireza Ayatollahi)
http://mirzajavadayatollahi.blogfa.com/
Muqtabass : des études coraniques, des programmes de recherche et de la productivité des terres. Téhéran. Iran 
alireza ayatollahi
http://muqtabas.tebyan.net/post/16
qalam e ma
http://ghalamana.tebyan.net/post/21
Cours (Université. Téhéran )
http://ostadeyek.fablogs.ir/
des sites internets d,Alireza Ayatollahi
  http://a-r-ayatollahi.blogfa.com/ 
Des Etudes et des Recherches d,Alireza Ayatollahi
http://taaziah.blogsky.com/
Tamacha ( Cooperation )
http://amenagement.blogfa.com/
 poème A (Alireza Ayatollahi)
http://dominiqueoc.mihanblog.com/
poème (Sher - e Now) (Alireza Ayatollahi)
http://www.shereno.com/profile.php?uid=43297
Poems (Poètes persans ) Alireza Ayatollahi
http://irafta.com/poembooks.aspx?id=913
Ma ville de Téhéran, Téhéran ma poésie (Alireza Ayatollahi)
http://www.poetiran..com/
Ma ville de Téhéran, Téhéran ma poésie (Alireza Ayatollahi)
http://poetiran.blog.ir
poeme ( Ayat - e Yazd ) Alireza Ayatollahi
http://poesie.blognegin.com/
 Premiers pas ( poèmes d, Alireza Ayatollahi)
http://poemiran.niloblog.com/
poème (Sher - e Nab)
http://sherenab.com/index.html
Amenagement du territoire
http://amayeshgar.blogfa.com/
Géographie et amenagement du territoire(alireza ayatollahi )
http://amayeshdan.blogsky.com/
aménagement du territoire en iran historique .Alireza Ayatollahi
http://amayesh.persianblog.ir/
Mabna (aménagement de l'espace urbain) Alireza Ayatollahi
http://ayateayyar.persianblog.ir
Nouvelles d,Amenagement du territoir en Iran . Ayatollahi
http://maryam-ayatollahi.blogfa.com/
  (Gestion des principes de ) planification en Iran(Alireza Ayatollahi)
http://planification.blogfa.com/
 Vebssa .Connexion à la productivité en Islam( Alireza Ayatollahi)
http://samelbah.mihanblog.com/
پریسا بلاگ . پارسا
http://parisa.parsablog.com/
پریسا بلاگ 
http://prisablog.roomfa.com/
Mami(Centre de documentation de Yazd (Alireza Ayatollahi)
http://ayatollahi.lxb.ir/
Yazdnema (Alireza Ayatollahi (
http://ayatyazd.yazdblog.ir/
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 10 اسفند 1393
یزد در افسانه ها (1) شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی
درهیچ بیتی از شاهنامه فردوسی نامی از یزد ، ایزدیش یا ایساتیس نیامده است ؛ امٌا مطایقت فرمائید :
كوه سپند در شاهنامه با كوه اسپید یا اسپند در راه تفت به نیر ، نرسیده به بردستان :
لب از چاره خویش در خند خند
چنین تازیان تا به كوه سپند
نیز در جنوب شرقی ابركوه روستائی بنام اسفند آباد وجود دارد .
در ابركوه همچنین بخشی بنام دهستان وجود دارد ، و فردوسی توسی سروده است :
سپهبد به نزدیك ایران كشید
سپه را به نزد دهستان كشید
می دانیم كه در پارسی باستان و حتی هم اكنون در لهجه یزدی و گسترده تر از آن در زبان فارسی ، حرف های « ن » و « م » به یكدیگر تبدیل می شوند و بنابر این ارنان می تواند ارمان هم تلفظ شده یا تلفظ شود . در یزد كوه ارنان نیز در بخش جنوبی رشته كوه های شیر كوه در نزدیكی اسپندكوه و دهستان واقع شده است . فردوسی در شاهنامه آورده است :
و دیگر كه از شهر ارمان شدند
به كینه سوی زابلستان شدند
اگر ارمان همان ارنان نیست پس كجا است ؟
 امٌا شاید مهمترین بخش از شاهنامه فردوسی در ارتباط با شهر یزد در این شعر بوده باشد :
نگه كن به شهری كه ویران شده است
كنام پلنگان و شیران شده است
دگر آنكجا رسم آتشكده  است
كه بی هیر مند است و ویران شده است
 و آیا این مشخصات با شهر یزد در برهه ای از تاریخ مطابقت نمی كند ؟
ما در مطالعات روزهای اخیر خود در پایگاه قومی یزد و یزدیان به احتمال ویران شدن شهر ایزدیش توسط داریوش هخامنشی پی برده ایم ؛ و اینكه شاهان ، به مقتضای منافع خود ، گاه حتی معابد و آتشكده ها و امثال آن ها را نیز ویران می كرده اند؛ و یزد ازاین رو ممكن است مكرر در عهد باستان ویران شده باشد ؛ شهری كه ییگمان جایگاه یكی از آتشكده های ایران بوده است ، بی هیرمند ( بدون رودی بزرگ و پر آب ) است . در اطراف آن پلنگ وجود دارد و نسل شیر هم كه البته مدتی مدید است كه از ایران بر افتاده است .
* این یادداشت بنا به مطالعه ی فقط یك دهم نخست شاهنامه فردوسی نوشته شده است .بقیه را شما بنویسید .
نظرات(1) 
محمد حسن دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 03:28 ب.ظ
سلام 
شعرش را یادم نیست اما یک نفر از اهالی ابرکوه ( که از کتاب تاریخ ابرکوه نقل میکرد ) شعری از فردوسی میخواند که فردوسی نام دو بیابان که اکنون نیز در ابرکوه به همین نام است را در شاهنامه آورده است محل نبرد سپاه رستم و افراسیاب 
یافتم میگذارم
پاسخ alireza ayatollahi علی رضا آیت اللهی : سلام
بسیار ممنون می شوم
 


:: برچسب‌ها: یزد در افسانه ها ، شاهنامه فردوسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392
یزد در افسانه ها (1) شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی
درهیچ بیتی از شاهنامه فردوسی نامی از یزد ، ایزدیش یا ایساتیس نیامده است ؛ امٌا مطایقت فرمائید :
كوه سپند در شاهنامه با كوه اسپید یا اسپند در راه تفت به نیر ، نرسیده به بردستان :
لب از چاره خویش در خند خند
چنین تازیان تا به كوه سپند
نیز در جنوب شرقی ابركوه روستائی بنام اسفند آباد وجود دارد .
در ابركوه همچنین بخشی بنام دهستان وجود دارد ، و فردوسی توسی سروده است :
سپهبد به نزدیك ایران كشید
سپه را به نزد دهستان كشید
می دانیم كه در پارسی باستان و حتی هم اكنون در لهجه یزدی و گسترده تر از آن در زبان فارسی ، حرف های « ن » و « م » به یكدیگر تبدیل می شوند و بنابر این ارنان می تواند ارمان هم تلفظ شده یا تلفظ شود . در یزد كوه ارنان نیز در بخش جنوبی رشته كوه های شیر كوه در نزدیكی اسپندكوه و دهستان واقع شده است . فردوسی در شاهنامه آورده است :
و دیگر كه از شهر ارمان شدند
به كینه سوی زابلستان شدند
اگر ارمان همان ارنان نیست پس كجا است ؟
 امٌا شاید مهمترین بخش از شاهنامه فردوسی در ارتباط با شهر یزد در این شعر بوده باشد :
نگه كن به شهری كه ویران شده است
كنام پلنگان و شیران شده است
دگر آنكجا رسم آتشكده  است
كه بی هیر مند است و ویران شده است
 و آیا این مشخصات با شهر یزد در برهه ای از تاریخ مطابقت نمی كند ؟
ما در مطالعات روزهای اخیر خود در پایگاه قومی یزد و یزدیان به احتمال ویران شدن شهر ایزدیش توسط داریوش هخامنشی پی برده ایم ؛ و اینكه شاهان ، به مقتضای منافع خود ، گاه حتی معابد و آتشكده ها و امثال آن ها را نیز ویران می كرده اند؛ و یزد ازاین رو ممكن است مكرر در عهد باستان ویران شده باشد ؛ شهری كه ییگمان جایگاه یكی از آتشكده های ایران بوده است ، بی هیرمند ( بدون رودی بزرگ و پر آب ) است . در اطراف آن پلنگ وجود دارد و نسل شیر هم كه البته مدتی مدید است كه از ایران بر افتاده است .
* این یادداشت بنا به مطالعه ی فقط یك دهم نخست شاهنامه فردوسی نوشته شده است .بقیه را شما بنویسید .
نظرات(1) 
محمد حسن دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 03:28 ب.ظ
سلام 
شعرش را یادم نیست اما یک نفر از اهالی ابرکوه ( که از کتاب تاریخ ابرکوه نقل میکرد ) شعری از فردوسی میخواند که فردوسی نام دو بیابان که اکنون نیز در ابرکوه به همین نام است را در شاهنامه آورده است محل نبرد سپاه رستم و افراسیاب 
یافتم میگذارم
پاسخ alireza ayatollahi علی رضا آیت اللهی : سلام
بسیار ممنون می شوم
 


:: برچسب‌ها: یزد در افسانه ها ، شاهنامه فردوسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392
یزد در افسانه ها (1) شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی
درهیچ بیتی از شاهنامه فردوسی نامی از یزد ، ایزدیش یا ایساتیس نیامده است ؛ امٌا مطایقت فرمائید :
كوه سپند در شاهنامه با كوه اسپید یا اسپند در راه تفت به نیر ، نرسیده به بردستان :
لب از چاره خویش در خند خند
چنین تازیان تا به كوه سپند
نیز در جنوب شرقی ابركوه روستائی بنام اسفند آباد وجود دارد .
در ابركوه همچنین بخشی بنام دهستان وجود دارد ، و فردوسی توسی سروده است :
سپهبد به نزدیك ایران كشید
سپه را به نزد دهستان كشید
می دانیم كه در پارسی باستان و حتی هم اكنون در لهجه یزدی و گسترده تر از آن در زبان فارسی ، حرف های « ن » و « م » به یكدیگر تبدیل می شوند و بنابر این ارنان می تواند ارمان هم تلفظ شده یا تلفظ شود . در یزد كوه ارنان نیز در بخش جنوبی رشته كوه های شیر كوه در نزدیكی اسپندكوه و دهستان واقع شده است . فردوسی در شاهنامه آورده است :
و دیگر كه از شهر ارمان شدند
به كینه سوی زابلستان شدند
اگر ارمان همان ارنان نیست پس كجا است ؟
 امٌا شاید مهمترین بخش از شاهنامه فردوسی در ارتباط با شهر یزد در این شعر بوده باشد :
نگه كن به شهری كه ویران شده است
كنام پلنگان و شیران شده است
دگر آنكجا رسم آتشكده  است
كه بی هیر مند است و ویران شده است
 و آیا این مشخصات با شهر یزد در برهه ای از تاریخ مطابقت نمی كند ؟
ما در مطالعات روزهای اخیر خود در پایگاه قومی یزد و یزدیان به احتمال ویران شدن شهر ایزدیش توسط داریوش هخامنشی پی برده ایم ؛ و اینكه شاهان ، به مقتضای منافع خود ، گاه حتی معابد و آتشكده ها و امثال آن ها را نیز ویران می كرده اند؛ و یزد ازاین رو ممكن است مكرر در عهد باستان ویران شده باشد ؛ شهری كه ییگمان جایگاه یكی از آتشكده های ایران بوده است ، بی هیرمند ( بدون رودی بزرگ و پر آب ) است . در اطراف آن پلنگ وجود دارد و نسل شیر هم كه البته مدتی مدید است كه از ایران بر افتاده است .
* این یادداشت بنا به مطالعه ی فقط یك دهم نخست شاهنامه فردوسی نوشته شده است .بقیه را شما بنویسید .
نظرات(1) 
محمد حسن دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 03:28 ب.ظ
سلام 
شعرش را یادم نیست اما یک نفر از اهالی ابرکوه ( که از کتاب تاریخ ابرکوه نقل میکرد ) شعری از فردوسی میخواند که فردوسی نام دو بیابان که اکنون نیز در ابرکوه به همین نام است را در شاهنامه آورده است محل نبرد سپاه رستم و افراسیاب 
یافتم میگذارم
پاسخ alireza ayatollahi علی رضا آیت اللهی : سلام
بسیار ممنون می شوم
 


:: برچسب‌ها: یزد در افسانه ها ، شاهنامه فردوسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392
یزد در افسانه ها (1) شاهنامه فردوسی
در شاهنامه فردوسی
درهیچ بیتی از شاهنامه فردوسی نامی از یزد ، ایزدیش یا ایساتیس نیامده است ؛ امٌا مطایقت فرمائید :
كوه سپند در شاهنامه با كوه اسپید یا اسپند در راه تفت به نیر ، نرسیده به بردستان :
لب از چاره خویش در خند خند
چنین تازیان تا به كوه سپند
نیز در جنوب شرقی ابركوه روستائی بنام اسفند آباد وجود دارد .
در ابركوه همچنین بخشی بنام دهستان وجود دارد ، و فردوسی توسی سروده است :
سپهبد به نزدیك ایران كشید
سپه را به نزد دهستان كشید
می دانیم كه در پارسی باستان و حتی هم اكنون در لهجه یزدی و گسترده تر از آن در زبان فارسی ، حرف های « ن » و « م » به یكدیگر تبدیل می شوند و بنابر این ارنان می تواند ارمان هم تلفظ شده یا تلفظ شود . در یزد كوه ارنان نیز در بخش جنوبی رشته كوه های شیر كوه در نزدیكی اسپندكوه و دهستان واقع شده است . فردوسی در شاهنامه آورده است :
و دیگر كه از شهر ارمان شدند
به كینه سوی زابلستان شدند
اگر ارمان همان ارنان نیست پس كجا است ؟
 امٌا شاید مهمترین بخش از شاهنامه فردوسی در ارتباط با شهر یزد در این شعر بوده باشد :
نگه كن به شهری كه ویران شده است
كنام پلنگان و شیران شده است
دگر آنكجا رسم آتشكده  است
كه بی هیر مند است و ویران شده است
 و آیا این مشخصات با شهر یزد در برهه ای از تاریخ مطابقت نمی كند ؟
ما در مطالعات روزهای اخیر خود در پایگاه قومی یزد و یزدیان به احتمال ویران شدن شهر ایزدیش توسط داریوش هخامنشی پی برده ایم ؛ و اینكه شاهان ، به مقتضای منافع خود ، گاه حتی معابد و آتشكده ها و امثال آن ها را نیز ویران می كرده اند؛ و یزد ازاین رو ممكن است مكرر در عهد باستان ویران شده باشد ؛ شهری كه ییگمان جایگاه یكی از آتشكده های ایران بوده است ، بی هیرمند ( بدون رودی بزرگ و پر آب ) است . در اطراف آن پلنگ وجود دارد و نسل شیر هم كه البته مدتی مدید است كه از ایران بر افتاده است .
* این یادداشت بنا به مطالعه ی فقط یك دهم نخست شاهنامه فردوسی نوشته شده است .بقیه را شما بنویسید .
نظرات(1) 
محمد حسن دوشنبه 26 اردیبهشت 1390 03:28 ب.ظ
سلام 
شعرش را یادم نیست اما یک نفر از اهالی ابرکوه ( که از کتاب تاریخ ابرکوه نقل میکرد ) شعری از فردوسی میخواند که فردوسی نام دو بیابان که اکنون نیز در ابرکوه به همین نام است را در شاهنامه آورده است محل نبرد سپاه رستم و افراسیاب 
یافتم میگذارم
پاسخ alireza ayatollahi علی رضا آیت اللهی : سلام
بسیار ممنون می شوم
 


:: برچسب‌ها: یزد در افسانه ها ، شاهنامه فردوسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : پنج شنبه 10 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (9) پارتاکناد همان یزد است ؟
 
آیا پارتا كناد یكی از قدیمی ترین نام های یزد است ؟
و آیا ...
روزی در یكی از كلاسهای دانشگاهی فرانسه یكی از استادان دانشگاههای لهستان كه با وجود داشتن مدرك دكتری از كشور خود برای خواندن دوره كارشناسی آمایش سرزمین با بورس دولت فرانسه به آن كشور آمده بود از من كه متوجه شده بود از ایران و متولد شهر یزد هستم پرسید :
-         « پاركنه » یعنی چه ؟
 
مسلما" پاسخی برایش نداشتم جز « پاكنه » قنات كه در ناحیه یزد و اطراف آن به معنی خاستگاه آب و آبادی است .
چند روز بعد توضیح داد كه پدرش استاد ارشد باستانشناسی در لهستان است و این واژه یا واژه « پارت كنه » را به زبان یونانی خوانده است ، قاعدتا" این محل ، جائی در غرب شهر قدیمی یزد است و شایق داشتن اطلاعاتی از آنجا است كه عذر خواهی كردم و تمام ! .
تا اینكه در سال 1380 كه مطالعاتی شهری و شهر نشینی و از آنجمله تاریخی را انجام می دادم به صفحه 90 از كتاب تاریخ ماد ، تالیف ا.م.دیاكونوف رسیدم.
ناحیه پارتا كنا   
... در جنوب شرق به توسط بیابان از فلات فارس ( پرسید ) مجزا می باشد . در بخش شمال غربی این دره رودك زاینده رود جاری است و شهر اصفهان ( اسپدانای باستانی ) بر گردنه آن قرار دارد . این رودك به دریاچه شور می ریزد . به موازات آن ، اندكی شرقی تر ، و آنسوی رشته جبال كوه ، رود درٌه دیگری ( ناحیه شهر كنونی یزد ) وجود دارد . این ناحیه را در عهد باستان غالبا" جزو پارس می شمردند .»
به نظر می رسد یزد در دوره مادها ، و حتی بسیار قبل از آن ، در كنار رودی كه از شیركوه به سوی هنزاء و فخرآباد كنونی و ... جاری می شده است و پرآب تر از زاینده رود در آن زمان بوده است به صورت شهری پراكنده ( و نه مجتمع چون امروز ) شامل محل های كنونی هرفته – فهرج و خویدك ، و احتمالا" یکی از آنان بنام ایساتیس ، یا کلٌ ناحیه بنام ایساتیس وجود داشته است و حال چند سؤال از به اصطلاح اهل فن :
 - آیا پارتاكنا د نام یكی از قدیمی ترین ایلات و عشایر و چه بسا قدیمی ترین عشایر مهاجر به یزد ، و نهایتا" قدیمی ترین نام این شهر ، نیست ؟
با وجود آنكه از حضور اقوامی چون مادهای شرقی و ساگارتیان در حدود 3000 سال پیش در محل كنونی یزد اطلاعی تقریبا" واثق داریم بنابه نام پارتا كناد ، پارتها نیز می توانسته اند در نواحیی چون بافق و طبس و خرانق حضور داشته باشند ؟
آیا این مردم گوناگون و لابد هنوز مختلط نشده ، كه ظاهرا" فقط در دامنه های جنوبی شیركوه از فارس ها تشكیل می شده اند ، تحت حكومت فارس های هخامنشی و قبل از آنان بوده اند یا ، با توجه به همان رودخانه پرآب در آن زمان ، اقلیم یزد ناحیه ای سرسبز بوده جزء فارس به شمار می رفته است ؟
اگر به فرضیه های زبانشناختی معتقد باشیم پارکنه می تواند اصل « پاکنه » یعنی جلوی پا را کندن یا به اندازه یک پا کندن و به آب رسیدن در زمانی نه چندان دور پس از خشک شدن دریای مرکزی در 12000 سال قبل ،  مثلا" در حدود ده هزار سال قبل ، و به دور از بستر رود پائین در، شاید در همین محل کنونی یزد یا زارچ و اشکذر و نظایر آنها بوده باشد .
به عنوان جغرافیدان - مردم شناس روی نظریه اخیر تامل می كنیم ...
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، پارتا کناد ، پارتها ، قنات ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (8) اردکان یزد
 
اردكان يزد در هفت هزار سال پيش از اين
 
اگر بخواهيم به طريق علمي ، يا در واقع چون انسانشناسان و باستانشناسان عمل كنيم با يك فرض ، يا بيشتر با يك سؤال ، شروع مي كنيم :
آيا اردكان در هفت هزار سال قبل وجود داشته است ؟.
براي پاسخ دادن به اين سؤال به عمق تاريخ اين منطقه ، يعني مركز ايران ، باز مي گرديم ؛ و به شهري بنام « ارت » ( شهداد كنوني در شرق شهر كرمان ) مي رسيم كه بنا به مطالعات باستانشناسي در حوالي هفت هزارسا ل قبل از اين وجود داشته است ؛ و بر سر راه هندوستان به شهر سوخته به كرمان و ... تا عيلام و درياي مديترانه از موقعيت ممتازي برخودرار بوده است .
 « ارت » ، « ارتا » و « ارته » همان آرد ، ارده و به طور كلي هرچيز نرم و سائيده شده ، به قول مردم يزد « گرد » ( به فتح گاف ) و به قول برخي از اروپائيان پودر هستند . نام ارت از شنزار هاي بسيار نرم آن آمده است و نيمه اول نام اردكان نيز كه با « ارته » يا « ارتا » شروع مي شده است ؛ به همچنين . .
ارت و ارته كان هردو در كنار كوير هائي با خاكي بسيار نرم قرار داشته اند و چون در قلمرو مطالعات زبانشناسي تلفظ واژه « ارت » و « ارته » در منطقه به هزاران سال قبل از اين باز مي گردد تاريخ ارته كان ( نام اردكان كنوني در زمان هخامنشيان )  نيز به همان حدود هفتهزار سال قبل باز مي گردد ؛ با اين تفاوت كه شهداد چون برسر شاهراه بزرگ آسيائي قرار داشته است لابد اهميت بيشتري مي يافته و اكتشافات باستانشناسي به شناخت قدمت آن كمك كرده است ؛ حال آنكه در اردكان نه اكتشافاتي صورت گرفته است و نه در برنامه اجرائي ناحيه قرار دارد
حتي غير از اقداماتي ژورناليستيك ؛ كمترين توجهي باستانشناختي به سنگ نگاره هاي مزرعه مفيدي نشده است  .
امٌا با وجود آنكه اين تاريخ و اين وجه تسميه تقريبا" قطعي مي نمايد :
- برخي نام اردكان را ناشي از نام يكي از امشاسپندان و بنابراين در مجموعه هفت شهر ايساتيس قلمداد مي كنند .
- برخي اين فرض را رد نمي كنند كه « ارت » مي توانسته است نام قومي باشد كه در فلات ايران مهاجرت مي نموده هر بخشي از آن در هرجا كه ساكن شده اند نام خود را بر آن محل نهاده اند
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، اردکان ، باستانشناسی ، زبانشناسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (7) معماری خشت و گل و شفالسازی در ده هزارسال قبل
 
گمانه سفالسازي و معماري گل و چينه در ده هزار سال قبل در يزد
 
باستان شناسي حقيقي جهان كه گمانه هايشان را بدون حبٌ و بغض هائي خاص نگاشته اند ، آغاز صنعت سفال سازي را در ايران گمانه زده اند . به نوشته پروفسور پوپ در كتاب بررسي هنر ايران «مداركي كه اخيراً به دست آمده قوياً موجب اثبات فرضيه‌هاي چند سال اخير است مبني بر اين كه كشاورزي و شايد صنايع پيوسته به آن يعني : كوزه‌گري و صنعت سفال‌سازي و بافندگي از فلات ايران آغازشده است . » 
« كهنترين اشيا سفالي بدست آمده از كاوش‌هاي باستان‌شناسي ايران مربوط به گنج دره در استان كرمانشاه است؛ كه تاريخ آن به هزاره هشتم پيش از ميلاد مي‌رسد »
از آنجا كه در بسياري از موارد ژن و فرهنگ يك صنعت در ناحيه اي كه از نظر مواد اوليه نيز مساعد بوده و هست باقي ميمانند ؛ و صنعت سفالسازي قرن ها است كه در حاشيه جنوب و غرب كوير مركزي ، ازيزد تا ميبد ، كاشان و قم درخشيده است به نظرما اصولا" خاستگاه صنعت سفالگري در حدود ده هزارسال قبل مي تواند از اين منطقه بوده باشد كه مورد مطالعات لازم قرار نگرفته است ؛ گرچه مشخص شده است كه سفالگري از حدود هشت تا هفت هزار سال قبل ، با سفال قرمز ، در سيالك كاشان وجود داشته است ( چشمه علي ، شهريار ، اسماعيل آباد ، تپه زاغه ، تپه حصار و به خصوص همان سيالك ) .
اختراع چرخ كوزه‌ گري در هزاره چهارم قبل از ميلاد در ايران، دگرگوني بزرگي در صنعت سفال سازي پديد آورد ..
جانوران منقوش روي ظروف عمدتاً عبارت بوده اند از: بز، قوچ، گوزن، گاو، پرندگان و غيره
با توجه به اينكه هنوزهم بزكوهي و قوچ از حيوانات بومي - تاريخي ناحيه يزد محسوب مي شوند و هنوزز هم ، مثلا" در ميبد ، در نقاشي بر ظروف سفالي توجه خاصي به نقش مرغان مي شود شايد يزد از بزرگترين مراكز سفال سازي جهان مي بوده است كه آثار آن را نه در اطراف چشمه غربالبيز و نه ، چون ساير مناطق ، ميبايست در تپه هاي باستاني جستجو كرد .
از آنجا كه يزد مركز جهاني معماري خشت و گل خام نيز محسوب مي شود كه مجاورتي ديرينه با صنعت سفالسازي دارند چه بسا بتوانيم با گمانه هائي در حيطه جغرافياي تاريخي و به طوركلي زمين شناسي و مثلا" در مصب رود پائين در به آثار سفال سازي همان ده هزارسا پيش و نيز معماري حاصل از گل و چينه دست يابيم . 
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی , پیش از تاریخ , یزد , علیرضا آیت اللهی , معماری و ساخت با گل و چینه و خشت در ده هزار سال قبل ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (6) راه باستانی یزد
 
جاده اي باستاني از يزد به سوي غرب
جاده باستاني يزد - اصفهان
 
شبكه خبر صدا و سيما خبري داشت به اين مضمون كه مسير باستاني يزد - اصفهان به ثبت ملي رسيده است ٫ و در سايت منشاء خبر نوشته بود كه : مسير مزبور « از اصفهان شروع شده و از محدوده بخش بن رود اصفهان عبور و در محدوده باتلاق گاوخوني وارد منطقه ندوشن استان مي شود و با عبور از اين منطقه به شهر يزد مي رسد ».
مبارك است و مسلما" جاي تقدير و تشكر دارد . به قول استادان جهاني سيستم هاي اطلاع رساني و مطبوعات ٬ پشت هر خبري ممكن است يك هفته ٬ يك ماه ٬ يك سال ٬ يا دهها سال كار و تلاش و به اصطلاح امروزي « همت مضاعف »  نهفته باشد . خسته نباشند .
ولي ٬ اگر اجازه بفرمايند ٬ دو اظهار نظر :
 ۱ - در ايران كنوني لفظ باستاني را موقعي به كار ميبريم كه مربوط به تاريخ و باستان شناسي دوران قبل از اسلام باشد و در محافل علمي جهاني نيز بنا به قواعد متداول علم تاريخ به  « آنتيكيتي » ترجمه شود .
 ۲ - لفظ « مسير » نيز موقعي به كار برده مي شود كه جاده مشخص و ممتدي نيافته باشند . حال آنكه اگر جاده يا لااقل بخشي از آن مشهود نباشد مورد مطالعه باستان شناسي ٬ كه اصولا" مبتني بر ابژه ها يا عيني ها است ٬ قرار نمي گيرد . ما امروز و در ادبيات باستان شناسي جاده ها حتي به  جاده هاي مالرو  و فراتر از آن  جاده هاي بز رو  اشاره مي كنيم .
و اما جاده باستاني يزد - اصفهان وجود داشته است ٫ و هنوز هم بخش غالب جاده يزد به اصفهان بر همان جاده باستاني مطابقت مي نمايد .
آنطور كه مك ايودي و نويسندگان بورداس نقشه داده اند ٬ آريائي ها و مشخصا" كياني ها و به صورتي بازهم مشخص تر  مادها و ساگارتي ها ٬ در حوالي دو هزار و پانصد سال قبل از ميلاد يعني چيزي قريب ۴۷۰۰ سال قبل به ايران آمده اند و مشخص است كه وقتي قومي اينچنين كثير به محل غريبي مهاجرت مي كند ٬ با احتمال بازگشت به مبداء خود ٬ راهي مي يابد يا مي سازد و لااقل نشانه گذاري مي كند . راه خراسان به فارس در ناحيه يزد ، از طريق بردسكن - عشق آباد - كوه شتري - كوه خونزا - يزد - ابركوه - و... احتمالا" همان راه اصلي مهاجرت آريائي هاي كياني - ماد و شايد ساگارتي به ايران است و به اين ترتيب مادها ابتدا به منطقه توس - يزد و اصفهان رفته اند و گروهي در اين بخش باقي مانده اند كه  ماد شرقي  ناميده مي شوند و بقيه كه بعدا"   ماد غربي  ناميده شده اند به همدان و اطراف آن رفته اولين پادشاهي مستقل ايران را تشكيل داده اند . آيا راه اصلي يا لااقل يكي از بزرگترين راههاي اصلي ايران در دوران باستان و آنهم در حدود ۴۷۰۰ سال قبل همين راه يزد به اصفهان نيست ؟
جاده كنوني يزد به اصفهان به شواهد و قرائني متعدد به جاي آن كه جاده اي مالرو و ايلرو و منحصر به كوچ ٬ از جمله كوج هاي فصلي ييلاق - قشلاق ٬ باشد قاعدتا" جاده اي ابتدا سوق الجيشي و آنگاه بازرگاني بوده است ٫ و تشكل و تكامل اين نقش مي تواند به ۵۰۰۰ سال قبل باز گردد . فراموش نكنيم كه آريائي ها براي سكونتگاه هاي جديد خود در فلات ايران مناطق آبادتر و داراي امكاناتي قبلي را در نظر مي گرفته اند كه قاعدتا" توس - يزد و اصفهان از آنجمله اند و ساكنانشان كه لابد سابقه چند هزار سال زندگي در آنجا را داشته اند به كوهها يا مناطقي دور دست تر متواري شده اند و چه بسا ساگارتياني كه از ميمند تا كرمان و يزد حكومت مي كرده اند از همان ايرانيان قبل از آريائي يا مختلط و متحد با آنها بوده باشند .
ساگارتيان يا هرگروه ديگري از ساكنان منطقه كرمان - يزد - اصفهان قبل از ورود آريائي ها فاقد تمدن نبوده اند ٬ و چه بسا قدرتي كم تر اما تمدني فراتر از آريائيهاي غالب داشته اند و همين فرض است  كه بر اهميت جاده كرمان - يزد اصفهان به عنوان جاده ادويه مي افزايد .
مورخين اروپائي جاده ادويه پنجهزار سال قبل از اين را از هند به درياي بلوچستان - خليج فارس - بصره - كوفه - حلب - اروپا ترسيم كرده اند كه اين امر احتمالا" به دليل ذهنيتي است كه آنان از خطرناك تر بودن راههاي كويري نسبت به راههاي دريائي داشته اند ٫ حال آنكه اين راه دريائي نه تنها در مقاطعي از تاريخ ، بلكه اصولا" دشوارتر و خطرناك تر از راههاي زميني منطقه مي نمايد و همين كه حدود ۲۴۰۰ سال قبل از اين اسكندر از اين راه به ايران باز گشته است ٬ كه اين خود كاملا" مسلم نيست ٬ چگونه مي توان گفت كه تجار هندي نيز نا مجهز به سپاه و با كم ترين امكانات از راههاي دريائي براي صادرات اجناس خود استفاده مي كرده اند ؟ 
به ضرس قاطع جاده اصلي ادويه هند به خاور نزديك - شمال آفريقا و جنوب غربي اروپا از كرمان - يزد - اصفهان - همدان - حلب مي گذشته است و بعدها اين مسير حمل ادويه به  ايفاي نقش جاده چين - مرو - طبس - يزد - اصفهان - همدان - حلب به عنوان جاده اي فرعي در مجموعه جاده ابريشم ٬ كه بخش اصلي آن معمولا" از چين - مرو - ري - همدان حلب .... بوده است نيز پرداخته است . اما اوج رونق جاده باستاني يزد - اصفهان را شايد بتوان به زمان حكومت ساگارتيان در اين منطقه نسبت داد .
از نظر نژادي - تاريخي ٬ يزدي هاي ۲۵۰۰ تا ۳۰۰۰ سال قبل مختلطي بوده اند از بازماندگان خاندان كياني  در شمال و شرق ناحيه كنوني يزد ٬ گروه هائي از ماد ها ياهمان مادهاي شرقي در غرب يزد ٬ گروههائي بسيار كوچك تر از پارس ها در كوههاي جنوب غربي و جنوب ٬ و ساگارتيان كه گويا بيشتر متمركز در كوههاي جنوب غربي يزد كنوني بوده ضمنا" حكومت ناحيه را نيز در دست داشته اند .
آنچه اين چهار گروه را به هم مي پيوسته است قاعدتا" منافعي طبيعي است كه در مقابل لشكر كشي هاي  بالقوه يا بالفعل پارسيان به خطر مي افتاده است و از اينجا است كه به احتمال قريب به يقين اتحاد اين اقوام تحت رهبري سردار - پادشاهي بنام  وهي يزداته  مي رسيم . وهي يزداته ( ۱ ) كه حامي بزرگ كشاورزان و به تعبير امروزي اقشار آسيب پذير جامعه به شمار مي رفته است وچون بسياري ديگر از بزرگان آن روز ٬ داريوش را غاصب سلطنت مي دانسته است به مخالفت با وي برخاسته است و نظر اكثريت بزرگان كشور را نيز به خود جلب نموده است . اما نهايتا" در تابستان ۵۳۱ قبل از ميلاد از لشگر داريوش شكست خورد ه به هزيمت رفته است . 
به اين ترتيب حدود ۲۶۰۰ سال قبل ٬ ناحيه يزد محل زندگي و ييلاق و قشلاق گروه هائي متفاوت و به خصوص منطقه اي سوق الجيشي بوده است كه دو شاهراه اصلي داشته است : شاهراهي شمالي - جنوبي كه همين جاده كنوني طبس به ابرقو باشد ٬ و به جا و به موقع خود خواهيم گفت كه احتمالا" ده هزار سال يا بيش از آن قدمت دارد ٫ و جاده اي شرقي - غربي كه همين جاده ميمند و انار و زرند به يزد و اردكان و عقدا تا اصفهان باشد و قدمتش لااقل به سه هزار سال مي رسد .
مسير جاده يزد به اصفهان ٬ به خصوص در حوالي شهر يزد اندك تفاوت هائي يافته است كه كه از آنجمله به نظر مي رسد محل قديم ترين جاده در جنوب جنگل و شمال درياچه يا مرداب ٬ تقريبا" در شمال شهر كنوني يزد و احتمالا" همين كوچه كنوني مسجد چهل محراب بوده باشد . اين جاده در غرب شهر يزد به اردكان مي رسد كه اصولا" لفظي از زبان مادها است و بعدا" به عقدا كه از نظر زبان شناسي تاريخي باز هم قديم تر مي نمايد و ....
مسلما" نويسنده از تذكرات باستان شناسان ٬ تاريخدانان ٬ و ساير صاحبنظران استقبال نموده صرفنظر از اين كه چه نظري داشته باشند ٬ همين كه نظر خود را ارائه مي فرمايند كمال تشكر را دارد .
 ( ۱ ) درباره  وهي يزداته  نيز نگاه كنيد به مقاله تفصيلي سخنراني نگارنده در : عليرضا آيت اللهي . « ميمند ٬ شهر موزه جهان » در « مجموعه مقالات همايش ميمند ماهان انار ». نشر مركز كرمان شناسي . ۱۳۸۷


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، جاده باستانی یزد به سوی اصفهان ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (5) برسرراه . رباط . تجارت . عبادتگاه
 
جایگاه اولیه یزد در كجا و شكل آن چگونه بوده است ؟
 
حقیقتش این است كه مطالعه بنده در خصوص « شهر – بازار » یزد مقدمه ای بود تا به معماری بازار ، یا در واقع « ریخت شناسی بازار » ، در آن شهر بپردازیم . اما انتشار اولین یادداشت مربوطه سبب شد برخی از بزرگان همكار ان نگارنده در مؤسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی ( در زمانی كه به عنوان استاد پژوهش آن موسسه ، شاغل بوده ام ) یادداشت مزبور را به عنوان شوینیسم بنده در قلمرو تاریخ اقتصادی و نه معماری و شهرسازی و مردم شناسی شهری بدانند .
مسلما" آن یادداشت هنوز در قلمرو مردم شناسی – معماری نبوده مقدمه ای برای ورود به آن بحث بود ه است . ؛ توجه بنده به اقتصاد هم كه از گرایشهای تحصیلی اینجانب در ایران و رشته های تحصیلیم در فرانسه ، در سطح دكتری اقتصاد كار ، بوده است نیز كاملا" طبیعی است ؛ چرا كه نه مردم شناسی و نه معماری و آنهم به خصوص معماری بازار شهر را نمی توان بدون توجه به اوضاع و احوال اقتصادی مورد بررسی قرار داد : مردم شناسی اقتصادی بخش مهمی از مطالعات اجتماعی كنونی جهان را تشكیل می دهد .
 امٌا شوینیسم خود ، یعنی تعلق خاطر بیش از حدٌ متعارف به شهر زادگاهم را ، بدون آنكه انكار كنم امروز آشكارتر می كنم ! : موقتا" از بطن مردم شناسی – معماری خارج شده ، حتی از مقدمه اصلی اندكی خارج شده به تاریخ اقتصاد باستان ، یا در واقع تاریخ بازرگانی باستان ، و فراتر از آن كه دوره ماقبل تاریخ باشد ، می پردازم .
ابتدا باید ، حتی الامكان به ریشه های بازرگانی در ناحیه ی مرکزی ایران پرداخت ، انگاه به عنوان بستر معماری ، به شهرسازی یزد توجه كرد و این كه نخستین یزد در چه نقشی ساخته شده است ؟ چگونه و به چه شکلی ؟ در کجا ؟
ناحیه یزد ، گذرگاه ایلات مهاجر ؛ احتمالا" از زمان مهاجرت انسان کرومانیون به بعد
  به طور كلی منشاء تجارت را در دوران ماقبل تاریخ ناشی از وجود مواد اولیه مورد احتیاج مردم یك محل در محلی دیگر و نزد مردمی دیگر دانسته اند كه تقاضای آن سبب مبادله و حمل و نقل كالا می شده است .
در چنین شرایطی و حتی با اهمیتی بیش از وسیله حمل كه می توانسته است انسان یا حیوان باشد ، جاده های شناخته شده و امن و بنابراین مراكز امنیت و خدمات رسانی و اتراق های شبانه ، كه بعدا" در ایران بنام « رباط » نامیده شده اند ، مطرح می شوند .
عقدا ، به نظر ما ، یكی از این رباط ها ، و به احتمال زیاد محل سكونت گروهی از  akkad
بومی ها در حوالی 2350 سال قبل از میلاد ، یعنی قریب 4400 سال قبل از این بوده است . در آن دوران مهاجرت ها ، فراتر از كوچ های سالانه ، بین ایلات و عشایر به شدٌت متداول بوده اند چنان كه گوتی ها كه 4100 سال قبل ازشمال شرق وارد مركز ایران و از آنجا در كوههای لرستان تمركز یافته اند پس از ایجاد تمدنی بسیار درخشان در لرستان از آنجا به سوی جنوب غرب مهاجرت كرده حكومت سومری را در جنوب عراق كنونی بنیان نهاده اند .
 ظاهرا" مهاجرینی دیگر از شرق ایرا ن ( همان ایران ویجه ) به شمال عراق كنونی و غرب، كه امروزه كردستان خوانده می شود ، مهاجرت كرده حكومت آشوریان assyrensi را بر پا داشته اند .
جمشید ، پدر تجارت ایران ؟
درواقع امر شاید تجارت در ایران از حدود ده هزار سال قبل ، از زمان مهاجرت انسان كرومانیون از مسیر سرخس – مشهد – گناباد ، و از آنجا مسیرهای كرمان و یزد به سوی جنوب و غرب ، تا به آفریقا و اروپا خیز برداشته باشد . اما اسناد مكتوب بیشتر از وقایعی بحث می كنند كه حدود 4000 سال قبل و طی به اصطلاح مهاجرت های بزرگ رخ داده اند .
بنابر این اسناد ، آسوریان در حدود 1800 قبل از میلاد دارای تجارتی قابل توجه بوده اند ؛ و به عنوان بزرگترین پادشاه آسوری و بنابر این مروج بازرگانی از شمشیاداد اول نام می برند كه بنظر می رسد همان جمشید شاه پیشدادی افسانه ای در شاهنامه حكیم ابو القاسم فردوسی باشد ؛ پادشاهی كه بین 1717 و 1749 قبل ازمیلاد حكومت می كرده است
یزد بر سر راه هندوستان
در این كه دو تمدن بزرگ جهان در 4000 سال قبل را عراق كنونی و هندوستان تشكیل می داده اند و در اینكه تجارت در آن زمان وجود داشته است تقریبا" شكی باقی نمانده است . راه بین این دوتجارت نیز طبیعتا" از عقدا و یزد و كرمان عبور می كرده است . امٌا آیا یزد در همین محل كنونی قرار داشته است ؟ آیا فقط یك شهر یا به طور كلی آبادی مجتمع بوده است ؟  یا به صورت آبادی هائی که در محل های سابق هرفته – فهرج – خویدك و... قرار داشته اند ..
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، رباط بر سر راه ، تجارت ، عبادتگاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (4) در ارتباط با میمند
 
نقش تاريخي ميمند
 
سنگي كه به ما نشان دادندفاصله چنداني با ميمند نداشت . آن كه نشان داد مي گفت يك فرسخ با ميمند فاصله دارد . اما حقيقت اين است كه به نظر ما چنين فاصله اي ندارد و خيلي كمتر از اين است ؛ شايد سه يا چهار كيلومتر ؛ منتهي با راهي مالرو و ناهموار .
در جهت شرقي ميمند است و آنطور كه ما راه مي رفتيم از آنجا تا ميمند به يكساعت راه هم نمي كشيد و نكشيد . سنگ درست در نوك قلٌه كوهي كه خيلي هم مرتفع نيست قرار دارد و احتمالا" جزو قسمت اصلي قلٌه قديمي اين كوه بوده كه حالا ديگر به دليل گذشت زمان سائيده شده و فرو ريخته .
در جابه جا شدن سنگ شكٌي نيست . كما اين كه عكس ها و طرح هاي مربوط به آن هم نشان مي دهند ؛ تصوير منقوش بر آن تقريبا" 90 درجه به طرف مغرب تغيير جهت داده و به عبارتي سنگ به پهلوي چپ خود در غلطيده است . اين است كه گويا اكثر مردم محل چگونگي نقش روي سنگ را تشخيص نداده و به آن توجه نكرده اند ؛ با اين كه چون نسبت به اطرافش خشك و بي آبو علف است چوپان ، دامدار يا رهگذر ديگري به آنجا نرفته كه سنگي پر از نقش و نگار ببيند .
در ميمند وقتي خصوصيات تقريبي سنگ را برشمرديم و از آن سراغ گرفتيم همگي از آن اظهار بي اطلاعي كردند . معلوم شد كه فقط مهدي ابراهيمي از سنگ و محل آن با خبر است ؛ يا اگر ديگران هم بدانند تعدادشان به تعداد انگشتان يك دست نمي رسد . چپ شدن سنگ نه تنها مردم محل ، بلكه كارشناساني كه آن را ديده اند را نيز گمراه كرده است و تركيب نقش سنگ را درك نكرده اند ؛ و الا غيرممكن بود چنين كليدي به فرهنگ گذشته ايران را بگذارند و بروند و خبري از كشفش بر سر زبان ها نيندازند .
جز افتادن و به چپ مايل شدن ، آثار شكستگي عميقي را هم بر سطح سنگ ديديم كه خطرناك مينمود .خطرناك از اينجهت كه باد و باران و برف و بوراني ديگر سنگ را به دو نيم كند و از ارزش چنين اثري گرانبها بكاهد . بايد كاري كرد و سنگ را به ارجش رسانيد .
روزي كه سنگ را ديديم پانزدهم اسفند 1351 بود. حوالي ظهر و شايد ساعتي كمتر از آن به سنگ رسيديم . هوا ابر بود و مي بايست كمين كرد تا شعاعي از آفتاب لابلاي ابرها را بشكافد و به روي سنگ بپاشد تا عكسي كه از آن مي گيريم روشن و قابل استفاده باشد .همايون رفعتي به خاطر همين كار بود كه دوربينش را ميزان مي كرد و به انتظار مي نشست . اما باد سريع و شتابنده آنجا نمي گذاشت كه دوربين به روي پايه هايش بايستد . يكبار چيزي نمانده بود كه دوربين را بلند كند و به قعر دره ببرد .سرعتش در ميمند و اطراف آن زياد است ؛ چه رسد به آن بالاي كوه كه به قول معروف آنچنان را آنچنان تر مي كند . مگر مي گذاشت كاغذ را به روي سنگ بچسبانيم و طرحش را بكشيم ؟ آنقدر سريع مي وزيد كه كاغذ را با فشار دست به روي سنگ نگهميداشتيم و بازهم دست بردار نبود . طرفي از كاغذ را بر طرف ديگرش مي كوبيد و با اين كه هوا خوب بود اثري بر دست ها مي گذاشت كه كرخت مي شدند ؛ و تحمل گرفتن قلم را ازدست مي دادند ؛ چه رسد به كشيدن طرح و دقت در آن .
هرچه بود گذشت و طرحي تهيه شد . عكس ها هم اگرچه به قيمت شكستن پايه دوربين تمام شد ؛ خوب از آب درآمد ؛ يا اينطوري فكر كرديم . طرح را كه زديم و عكس هارا كه گرفتيم حالتي شبيه به كريستف كلمب داشتيم . مي دانستيم كه كشفي شده است و ما داريم ( اگرچه به عنوان عمله التحقيق و كوچكترين افراد گروه ) سهمي در آن مي يابيم . نگاهي به عمق و رنگ نقش ها كرديم تا مطمئن شويم . همه چيز حاكي از پيروزي بود .
تصوير ابتدائي است . خطوطش ، شيارهائي ناهنجار و با عمقي مثلثي هستند كه اين عمق به نيم سانتيمتر و گاهي كمتر و گاهي بيشتر مي رسد . رنگش ديگر با رنگ سنگ يكسان شده است . گويا زماني كه سنگ ، آنهم به عنوان قله كوه از زمين روئيده است ، چنين نقشي بر آن حك كرده باشند . سطحش به قريب يك متر مربع و شايد چيزي بيشتر از اين با لغ مي شود . وزنش حتما" زياد است و قيمتش هم . به زعم محقق ، مربوط به دوره شكار است ؛ و شكارچياني را نشان مي دهد كه براي شكار حيواني درنده آن را محاصره كرده اند و كمان هايشان را به طرف آن نشانه رفته اند ؛ حيواني كه ديگر نسلش منقرض شده و اگرجانب احتياط را بگيريم ديگر در آن منطقه پيدا نمي شود .
شكار و آنهم شكار حيوان درنده به ده هزار سال قبل و شايد خيلي پيشتر از آن مربوط مي شود .اين نقش و نوع و تركيب خانه ها در ميمند ( كه آنهم به جاي خود خصوصيات مسكن در دوره شكار رادارد ) نويد دهنده مباحثي است كه شايد گرهي كور و بزرگ از شناسائي تاريخ ايران را بگشايد .اگر نتوان گفت كه اين دخمه ها بازمانده اي از زندگي نخستين بشر جنوب غربي آسيا ( منشاء انسان اوليه و دامپروري ) است بعيد نيست كه نظر به تعدد دخمه ها ، آثار نخستين جامعه و زندگي اجتماعي مردم اين منطقه باشد . شايد هم اولين حكومت ...        31/01/1352 با ارادت بسيار عليرضا آيت اللهي (1)
--------------------------------------------------------------------------------
(1) همانطور كه مشاهده فرموديد اين نوشته 37 سال قبل از اين نوشته شده است . گزارشي تحقيقاتي است از اينجانب كه با همراهي همايون رفعتي ( حالا دكترهمايون رفعتي ، استاد دانشگاه ) به ميمند شهربابك كرمان رفته بوديم به سرپرست گروه كه دكتر محمود روح الاميني استاد زبده دانشگاه تهران باشد .... و هنوز هم تصور بنده بر اين است كه يكي از نخستين زيستگاههاي بشر در ايران در ميمند بوده است و اين شهر سنگي بين 12000 تا 15000 سال قبل پايتخت كشوري بوده است كه نواحي كنوني يزد و كرمان از توابع آن بوده اند و باقيماندگان آنان كه ساگارتيان ( غارنشينان ) خوانده مي شده اند هنوزهم در زمان  حكومت مادها و هخامنشيان در منطقه وجود داشته قدرت نمائي مي كرده اند
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، میمند ، رباط بر سرراه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (3) کوهستانی ، بر سر رود میاندر ، ایساتیس ؟
 
« رود « پائین در » : اولین تمدن یزد 
 
 (10000) سال قبل
 
می گویند كه اولین تمدن های جهان در كنار رودهای بزرگ بنا شده اند ، و باز چنان كه بر می آید رود پائین در ، در شرق و جنوبشرقی شهر كنونی یزد ، از بزرگترین رودهای ایران زمین بوده است ؛ چنانكه دیاكونوف در بحث تاریخ ماد ، آن را « رود » ، اما زاینده رود را « رودك » خوانده است .
این رود كه همچنان باقیمانده اش در شمال غربی مركز شهرستان مهریز قرار گرفته است از دامنه های شمالی رشته كوه عظیم شیركوه ، به ویژه دومین قلٌه مرتفع آن بنام برفخانه ، كوههای موسوم به بنستان در 32 كیلومتری جنوب شهر یزد ، و كوههائی پائین دست تر ، سر چشمه گرفته پس از عبور از سید آباد ، هنزاء ، فخر آباد ، ابراهیم آباد ، و... در بستری مجموعا" به طول 72 كیلومتر ، به شهر یزد می رسیده است و حوزه آبریزی معادل 1100 كیلومتر مربع را به خود اختصاص می داده است. .
 امٌا همین كه كسی بخواهد به اثبات تمدن مثلا" ده هزار ساله یزد و كانون های تمدنی ایساتیس بپردازد میبایست به تاریخ زمین شناسی این ناحیه ، از همه كم تر جریان كوهزائی ( كه ممكن است هم اكنون مسیر اولیه را برای ما غیر قابل تصور كند ... ) ، و از همه بیشتر گرم شدن و رو به خشكی نهادن زمین ، به ویژه در ایران ، و خشك شدن دریاچه مركزی آن ( كه گفتیم در شمال فهرج و خویدك و یزد قرار داشته این آبادیها را در موقعیت بندرگاههای طبیعی بدوی قرار داده بوده است ) توجه نماید .
مسئله دیگر این است كه اگرچه هم اكنون ناحیه یزد یكی از امن ترین نواحی كشور در مقابل زلزله های بزرگ و ویرانگر است ، و به استثناء طبس و شرق بافق ، گسل مهمی در استان یزد وجود ندارد ؛ در آن ازمنه احتمالا" گسل هائی بسیار فعال در این ناحیه وجود داشته اند كه زلزله هائی پدید آورده به جریان خشك شدن منطقه و كاهش تدریجی آب « پائین در » تا به امروز كمك كرده اند
در این گمانه ها نقش سیل یا سیل هائی عظیم در انهدام ایساتیس از همه محتمل تر است . .
تحركات و فعل و انفعالات پوسته زمین در منطقه ایساتیس قدیم ، پائین در ، در شرق شهر كنونی یزد به حدی گسترده و عمیق مینمایند كه به نظر ما برای یافتن آثار باستانی ایساتیس میبایست تا 100 یا 120 متری زمین پائین رفت .
 
می دانیم كه بز از سمبل های ایران زمین و تمدن هائی بسیار قدیمی است تا برسیم به زمان حكومت و به خصوص تمدن هخامنشی .
تمدن پرورش بز در ایران لااقل به ده هزار سال قبل می رسد (1) و قبل از پرورش نیز لابد هزاران سال در این سرزمین از بز وحشی ، بز كوهی یا پازن استفاده هائی گوناگون می شده است .
ایران و تركیه اولین مراكز پرورش بز و احتمالا" محل چراگاه بز وحشی محسوب می شوند ؛ و اولین آثار كشف شده از بزنیز در غرب ایران ( كرمانشاه و دهلران .... ) است حال آنكه به دلیل عدم تمایل به پذیرائی از باستانشناسان خارجی و ثبت و ضبط آثار باستانی ، یزد تاریخ خود را همچنان مدفون نگهداشته است .
و... امٌا از آنجا كه گفته شده است که یزد به لحاظی جزء پارس به شمار می رفته است ، و چهره تاریخی - سمبلیك بز در آثار باستانی ایران بیش از همه به بزكوهی موجود در منطقه كالمند یزد شباهت دارد این فرض پیش می آید كه منطقه شرقی شهر یزد کنونی ، در دوران پیشدادیان و كیانیان و... تا اوائل دوره هخامنشیان ، از مراكز بزرگ تمدن آن هزاره ها به شمار می رفته است و با توجه به اهمیت بسیار زیاد بز در زندگی مردم آن زمان ، كه شاید حالت تقدس گونه یا توتم وار ؟ نیز می یافته است ؟ ناحیه یزد را ایساتیس ، یعنی تماشاگاه بز ، نامیده اند (2). در اینصورت اسطوره مسافرت گروهی به یزد نیز می تواند به دوره مهاجرت انسان كرومانیون ، كه ظاهرا" دارای اسب هائی متعدد آورده از آسیای مركزی ، اما فاقد بز بوده است ، یا اعصار قریب به آن بازگردد .
(1) . UNESCO.Histoire de l,humanite.p952
(2) . این یادداشت صرفا" یك حدس و گمان ، یا به اصطلاح محققان ، یك « فرضیه » است و نه چیزی بیش از آن . شاید هم میراثی بسیار ناچیز از بنده باشد برای محققان یزدی ، و ایرانی  و اگر آنان همٌت نكنند ، خارجی .
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، کوه نشینی و نزدیکی به کوهستان ، نزدیکی به رود ، رود « پائین در » ، بزکوهی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دوران پیش از تاریخ (2) رباط . عبادتگاه . تجارت
 
دوره هاي تاريخي مورد نظر در يزد
 
ما انشاء الله از نوكيسگان صاحبمدرك تاريخ نيستيم كه بدون حتي فهمِ « تاريخ » خود را تاريخدان و مورخ معرفي كنيم . آنچه در اين سايت مي آيد فقط و فقط حاكي از عشق ما به مردم شناسي و علاقه ما به تاريخ ، به خصوص تاريخ زادگاه خود ، شهر يزد ، است . بنابر اين بدون ادعاي نگارش تاريخ يزد ابتدا به دوران بندي تاريخ از ديدگاه نظري جهاني مي پردازيم و آنگاه دوران مورد علاقه و سابقه مطالعاتي خود را مشخص مي كنيم :
پيش از تاريخ :
- دوران پارينه سنگي
- دوران پارينه سنگي ميانه از 300000 سال پيش
- دوران پارينه سنگي پاياني از 40000 سال قبل
اين دوره ها تاكنون مورد مطالعه ما نبوده اند و پس از اين هم بعيد است كه باشند ؛ امٌا از آنجا كه مردم شناسان به  اجتماعات و سبك زندگي پيش از تاريخ به عنوان مباني ئي براي دوره هاي بعدي نگاه مي كنند  خواه ناخواه متوجه دوران بعدي بوده ايم ؛ يعني :
- دوران ميانه سنگي از 10000 تا 8000 سال قبل و در اين مورد مطالعاتي در باره ميمند در جنوب شرقي شهر كنوني يزد داريم :
ميمند
ساير دوره هاي مهم عبارتند از :
- پيدايش كشاورزي
- پيدايش مذهب كه در اين خصوص خاستگاه مذهبي شهر يزد كه چه بسا از ابتدا يك عبادتگاه بوده است مورد نظر ما است
عبادتگاه : آتشكده
- عصر برنز
- آغاز تمدن
- شهر نشيني و تجارت نيز از مواردي هستند كه به خصوص به دليل رباط بودن يزد مورد نظر ما بوده و هستند
تجارت 
آنگاه مي رسيم به :
- تاريخ باستان كه نمي توانيم نسبت به سهم يزد در آن بي توجه باشيم و به ويژه دوره هاي شاهنشاهي كورش و داريوش را مورد مداقه قرار مي دهيم ؛ به ويژه در :
منطقه شيركوه ، هرات و مروست
- تمدن منطقه اي يزد و تشكيل آن در زمان ساسانيان و صدر اسلام را در نظر داريم
و از آنجا به ترتيب :
- دوران صدر اسلام
- دوران رواج و گسترش تشيع
- دوران مدرن
و به خصوص :
- تاريخ اجتماعي فرهنگي معاصر
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، میمند ، رباط بر سرراه ، تجاری ، عبادتگاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
یزد در دروران پیش از تاریخ (1) : دوران پارینه سنگی تا انسان کرومانیون
 
یزد در دوران پيش از تاريخ (1) : پارينه سنگي یزد
 
قديمي ترين آثار اكتشافي ايران در دوران پارينه سنگي آغازين ، آثاري هستند كه در اطراف رودخانه كشف رود در شرق شهر مقدس مشهد يافت شده اند و احتمالا" مربوط به حدود 800000 سال پيش از اين مي باشند .
در دوره پارينه سنگي مياني ايران ، حدود 200000 تا 150000 سال قبل از اين انسان نئاندرتال در اين سرزمين مي زيسته است كه بقاياي اسكلت آن در غار بيستون كشف شده است . آنچه بسيار مهم به نظر مي رسد نام مكاني « اشكفت »، مترادف با غارنشيني ، باقيمانده از آن دوران ؟ است كه تاريخ برحي از ديگر نقاط ايران و از آنجمله مرودشت در جنوب ناحيه يزد را به دورهپارينه سنگي ميانه معطوف مي دارد .
دوره پارينه سنگي جديد ، 40000 تا 18000 سال قبل ،  مواجه با ظهور « انسان هوشمند » در ايران ، و از آنجمله در مرودشت بوده است كه آن را مرتبط با ناحيه ي يزد در آن زمان مي انگاريم .
در سالهاي 1351 و 1352 ضمن مطالعات مردم شناسي ميمند شهربابك ، بين يزد - مرودشت شيراز و كرمان به اين نتيجه رسيديم كه مناطقي چون كرمان - يزد و كاشان در حدود ده هزارسال قبل بر سر راه مهاجرت انسان كرومانيون از آسياي مركزي به شمال شرقي آفريقا قرار داشته اند و از اينجاست كه گذشته ي تاريخي اين منطقه در دوران ميانه سنگي اهميت مي
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی ، پیش از تاریخ ، یزد ، علیرضا آیت اللهی ، غارنشینی و اشکفت ها ، انسان کرومانیون ، باستانشناسی ، ده هزارسال قبل ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 7 بهمن 1392
جایگاه مردم شناسی در تاریخ یزد
 
جايگاه مردم شناس در تاريخ يزد
 
تاريخنويسي يا تاريخنگاري هيچگاه ، و حتي امروز كه سالانه هزاران نفر از دانشگاههاي جهان در رشته تاريخ فارغ التحصيل مي شوند ، منحصر به فارغ التحصيلان رشته تاريخ نبوده است ؛ و نيست .  برخي از اين فارغ التحصيلان حتي صفحه اي كوچك نيز بر تاريخ جهان نيافزوده اند .
تاريخ هزاران ساله جهان را فارغ التحصيلان رشته ي تاريخ ننوشته اند ؛ و امروز نيز شايد اكثر قريب به اتفاق تاريخنگاران ، متخصصان تاريخ ، و كساني كه به تاريخ مي پردازند تحصيلكرده ي رشته تاريخ نيستند .
به علاوه ، دو موضوع به ما اجازه مي دهد كه بدون تحصيلاتي مستقيم و دانشگاهي در رشته ي تاريخ ، وارد تاريخنگاري شويم :
1 - دوران « پيشا تاريخ » در رشته تاريخ و به طور كلٌي مطالعات تاريخي ، متكي بر فعاليت هاي باستانشناسان (بنا بر شناخت فرهنگ مادي آن دوره ها) و مردم شناسان ( بنا بر گمانه زني و كشف ساز و كار و چند و چون فرهنگ اجتماعي - مذهبي و..) است كه نويسنده ي حاضر تحصيلاتي در دوره هاي كارشناسي ، كارشناسي ارشد و دكتري مردم شناسي در دانشگاه اكس - مارسي فرانسه دارد ؛ به اضافه اين كه به اعتبار تحصيلات خود در كارشناسي ارشد و دكتري جغرافياي آمايش به جغرافياي تاريخي نيز توجه داشته است .
2 - تاريخ معاصر را بيشتر در دو گروه تاريخ مكتوب ، مبتني بر اسناد نوشتاري ، و تاريخ شفاهي ، مبتني بر گفته هاي اشخاص معتبر و موثق مرتبط با وقايع مورد نظر، تقسم مي كنند كه اين « تاريخ شفاهي » محل فعاليت مشترك مردم شناسان و تاريخنگاران به شمار مي رود .
 
 


:: برچسب‌ها: مردم شناسی , پیش از تاریخ , یزد , علیرضا آیت اللهی , باستانشناسی , زبانشناسی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 6 بهمن 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (6)
 
محلٌه امامزاده یزد ، مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (4)
کوچه های تنگ ، ساباط ها ، « چوب بست » ها
کوچه های تنگ ، دارای پیچ و خم ، مسقٌف و تاریک در معماری شهری با شهرسازی یزد تا حدود صد سال قبل ، و به طور کلٌی در تمام ایرانِ آن روزگار ، نه فقط به مفهوم کمبود زمین بوده است و نه دلایلی مشابه آن چون گریز از تابش آفتاب سوزان در تابستان و...، بلکه از جمله دلایلی چون دلایل دفاعی داشته است ؛ و این امر پس از بیرون آمدن بخش اعظم شهراز حصار ، یا به اصطلاح از « برج و بارو » ، تقویت شده است .
ساباط هائی که چندان تنگ نبوده اند نیز در اطراف شهر ، ورودی های این شهر ثروتمندِ در معرض تهاجم ، و وطبیعتا" ورودی های تجاری آن شهر وجود داشته اند ؛ چون ساباطی در ضلع شمال غربی لُرد باجوردی ، که خود به کوچه اعیان نشین هاشم خان می خورد ، یا چند ساباط در طول کوچه هاشم خان به سوی بازار ، و...که موقع تهاجم سواران عشایری غارتگر ، با ریختن انبوهی خاک به کف آنها سبب کاهش سرعت چابکسواران و تاخیر ورود شان به شهر تا ایجاد تمهیدات لازم می شده اند . 
ایجاد معابر تنگ و صعب العبور برای سواران مهاجم گرچه در تمام ورودی های شهر امکانپذیر نبوده است و در سمت جنوب محله امامزاده جعفر (ع) یزد لااقل معبری که محل عبور کاروانهای تجاری یوده است ( کوچه مصلی ) می بایست  عریض باشد و به موقع خود مورد محافظت مدافعین شهر قرار بگیرد ، امٌا در سمت راست این ورودی ، کوچه ای تنگ بین لرد گودال مصلی ( هم اکنون بنام خیابان آیت اللهی ) و تقاطع ورودی بازارچه مشیری و قبرستان امامزاده ، بنام « کوچه ی ملٌا » یا « کوچه عصٌاری » ، با دو پیچ کامل وجود داشته است ؛ و در سمت چپ ، در شمال غربی بازارچه تخت استاد ، ورودی تنگ دیگری قرار داشته است که این یک در حوالی 1325 تعریض شده و هم اکنون به واسطه احداث بلوار امامزاده جعفر (ع) از بین رفته است . کوچه کوتاه اخیر به خندق پیشگفته در جنوب غربی بقعه امامزاده می رسیده است و از آنجا ، کنار گاورو حمام امامزاده ، کوچه ای کمتر تنگ ، امٌا پر پیچ و خم دارای « چوب بست » قرار داشته است .
چوب بست
فلسفه ی چوب بست که تا حوالی 1330 - 1335 همچنان وجود داشت جلوگیری از عبور حیواناتی چون شتر و گاو و اسب و الاغ ، و طبیعتا" به موقع خود ، سواران مهاجم یا لااقل کاهش سرعت ورود آنان به شهر بوده است و می توان گفت که به نحوی نقش یک دروازه ی ناقص را ایفاء مینموده است
دیوارهای مانع دفاعی
گاه برای جلوگیری از تهاجم مهاجمین سواره به شهر یزد ، که معمولا" از سوی جنوب این شهر ، از جمله دروازه ی مصلی عتیق ، کوچه ی شمالی - جنوبی مصلی عتیق ، و ورودی امامزاده جعفر (ع) ، از جنوب غربی محوطه امامزاده ، به ویژه شرق و بیش از همه از مرز جنوبی آن صورت می گرفته است ، چاره ای جز این نمی دیدند که ورودی را توسطی دیوار ی موقتی یا دیواری همیشگی محصور نمایند .
روایتی ( از متولی ؟ حسینیه مصلی عتیق ) وجود داشت که بنا به آن  دلیل عدم ورودی به حرم مطهر امامزاده جعفر از سمت غربِ حرم ، همین امر دفاعی بود . بنا به آن روایت به منظور جلوگیری از سواران لُر بختیاری - ترک قشقلئی - عرب فارسی - بهارلو - و...و...و... که با وجود داشتن اسامی و القاب عربی و اسلامی از احکام و فرائض اسلامی چیزی نمی دانستند و به اصطلاح بوئی از اسلام نبرده بودند ، یا در ورود سواره به حرم امامزاده ، و حتی بستن مرکب خود در آنجا ! ایرادی نمی دیدند ؛ دیواری توسط میرزا فتح الله خان مشیر الممالک مستوفی وقت یزد ، در آنجا کشیده شده است .
خصوصی سازی فضا های عمومی و دفاع شهری
بنا به روایت مورد اشاره ، مشیر الممالک بخش غربی حرم امامزاده را به منظور تهیه « قبر مجاور » برای خود و احفادش ، و آیت الله العظمی آقا سید یخیی موسوی یزدی و احفادشان ، خریده است ، تملیک نموده است ؛ و صرفنظر از اینکه برخی می گفته اند که مشیر نمی خواسته است که این قسمت و به خصوص قبر خود وی در ورودی امامزاده و به اصطلاخ « پایخور » باشد به منظور حفاظت از مهاجمان نیمه وحشی به شهر دیوار کشیده است (1)
(1) این موضوع در بدو امر ، و به خصوص از این نظر که فقط توسط یک نفر روایت شده است ، کم اعتبار و بی اهمیت می نماید ؛ بنا به اصل روایت : میرزا فتح الله خان مشیر الممالک که شخصا" و خارج از مسائل حکومتی ، از مریدان بنام آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی بوده است ، ودر امور امنیت شهر نیز غالبا" به فتاوی ایشان توسل می جسته است ، یا در سایر موارد انتقادات ایشان را به گوش جان می گرفته حتی الامکان مسائل و مشکلات شهری را در محدوده ای اسلامی ، و به نفع عموم مردم ، رفع و رجوع می کرده است ، در زمان باز سازی حرمِ امامزاده (ع) ، قریب به یک قرن قبل از این ، بخش شمالی آن ( بالای سر ) را میخرد و نیمی را به قبر خود و احفادش و نیمی را به مقبره آقا آسید یحیی و احفادشان اختصاص می دهد . آقا سید یحیی شخصا" این هدیه را نپذیرفته از قباله کردن زمین امتناع می کنند تا این که سند توسط آیت الله العظمی آقا میرسید علی خائری یزدی نوشته می شود و آقا سید یحیی به حرمت مهر یار دیرین خود که آقا میرسید علی باشند و به منظور آن که رد احسان نکرده باشند نهایتا" می پذیرند ؛ و در آن محل که بنا به این روایت ملکی ایشان محسوب می شود مدفون اند .
پس از آن فرزندشان ، آقا سید محمد آیت الله ، شاید به منظور احتراز از هدیه مشیر الممالک ، بنا به وصیت خود در مسند تدریسشان در مَدرَس امامزاده دفن می شوند . جنازه دامادشان ، حاج میرزا علی آیت اللهی نیز که به اصرار بزرگان و به طور کلٌی اهالی محلٌه مصلی و محلات اطراف آن به جای مقبره ملٌا اسماعیل به امامزاده خمل شده است بنا به صلاحدید بزرگان دودمان آیت اللهی در مجاور دوست صمیمی آن حضرت ، یعنی آقا شیخ محمد مالمیری ، دفن شده است .
از طرف خانواده مشیر نیز گویا فقط فرزند مشیر ( میرزا تقی خان مشیری ) ، که نسخه ای از سند را در اختیار داشته است ، در آن محل دفن می شود . متولیان امامزاده ، وبرخی از سادات امامزاده ای که آنان نیز نسخه ای از سند را در دست داشته اند قصد تملیک آنجا را نموده به دفن برخی از اموات خود در آن محل می پردازند ! ، و ...
صرفنظر از صحت و سُقم این روایت ( که پدرم ، آقا میرزا جواد ، بر آن اشراف نداشتند ، و در حوالی سال 1350 هم با اندکی جستجو موفق به یافتن نسخه ای از آن سند که مسلما" در نسخه های متعدد بوده است ، نشدیم ) آنچه از نظر شهرسازی بومی دفاعی یزد مهم است نقش تملیک اماکن عمومی ، خصوصی سازی و اصولا" املاک و فضاهای خصوصی در دفاع از جان و مال و ناموس عموم مردم است که گاه مشکل آفرین می شده است . .


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش ، بافت شهری یزد ، نقش دروازه دفاعی ، کارکرد تجاری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (5)
محلٌه ی امامزاده جعفر یزد ؛ مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (2)
خندق ( کنده ) و خندقگونه
در کتاب های تاریخ یزد آمده است که مقبره امامزاده جعفر (ع) بر بلندی ( احتمالا" یک تپٌه ی بسیارکم ارتفاع ) قرار داشته است ؛ وضعیتی که امروز چندان محسوس نیست ، و عملا" از بین رفته است . امٌا این که شهر کویری یزد از دیدگاه جغرافیای شهری تا به چه حدٌ در محلی  فراگیر تپه ماهورهای کویری بناشده است وضعیتی است که همیشه ؛ و تا به این حد ، از نظر متخصصان آمایش شهری ، شهرسازان ، معماران و مدیران امور شهری پنهان نخواهد ماند ؛ و از آنجمله حتی مطالعه ای سطحی نشان خواهد داد که جنوب ، تا حدودی جنوب شرقی ، و به خصوص جنوب غربی قبرستان امامزاده جعفر (ع) را گودی هائی تشکیل می داده است که آنها را « گودال مصلی » می نامیده اند و در بخش غربی ، بنا به گفته ساکنان محل در دهه 1350 ، به منظور دفاع تا حدودی به تعمیق گودی پرداخته اند (1) .
سایر گودی ها هم که می توانسته اند ، در زمان دفاع در برابر تهاجم غارتگران سرازیر شده از سوی ابرقو و سایر مناطق جنوب ناحیه ی یزد ، نقشی دفاعی داشته باشند قابل مطالعه اند ؛ امٌا گودال مصلی که آثار آن را تا کوچه قلمکاری ، در شرق باغچه شمسی ، ، و غرب چاه صاحب الزمان (عج) در دهه 1340 طبیعتا" به صورتی مکرر مشاهده کرده ایم ، بنا به قرائن و شواهدی که در طول این مقوله ارائه خواهیم داد حدود سه - چهار متر بیش از گودی مثلا" سال 1290 شمسی بوده است ؛ و به روایاتی آن نیز عمیق تر از گودیی بوده است که در اثر انباشت گل و لای حاصل از باران های شدید سال 1300 شمسی و به خصوص سیلی که در هفتم دی 1303 شمسی از سوی دروازه مصلی عتیق به این سو روان گشته است ، وجود داشته است . در مطالعه ی شهرساختی محله امامزاده جعفر به منظور آمایش آن ، مطالعات جغرافیائی شهری و قبل از همه توپوگرافی محل اجتناب ناپذیر می نماید .
(1) در حوالی 1334 و 1335 در غرب ساختمان امامزاده جعفر ، بین منزل های آقایان صالحی - گلزار - جمالی - و... گودیی وجود داشت که می گفتند مردم به دستور مشیر الممالک آن را به منظور خندقی دفاعی حفر کرده اند ؛ زباله دانی و محل نخاله بنائی و امثال آن شده بود که باشکایت اهالی شهرداری برای پرکردن آن اقدام کرد و همانموقع عمیق ترین یخش آن را نسبت به سطح کوچه غربی و حسینیه امامزاده حدود سه متر تشخیص دادند . 
محله ی امامزاده جعفر (ع) یزد ، مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (3)
کوچه های تنگ و باریک و گاه مسقف (ساباط )
امروزه شهرسازانی مبتدی ، و به خصوص دچار فقر مطالعه و بیش از آن گرفتار فقر اطلاعات لازم  در خصوص شهرهای ایرانی ، چنین تصور می کنند که دروازه های قدیمی شهرها ی ایران همه عریض ، به عرض سه متر و چهارمتر و بیشتر ، و به اصطلاح عوام یزدی دارای « در مغازه ای » و « در کاروانسرائی ( که بعدا" در گاراژی گفته می شد ) » بوده اند . حال آنکه ، به ویژه در باره شهرهای خشتی - گلی - کویری ایران ، چنین نبوده است ؛ و گاه مثلا" دروازه های شهر یزد عرضی بیش از یک و نیم متر نداشته اند .
بسیاری از کوچه های پس از دروازه یا کوچه های ورودی شهر به همین قیاس کوچه هائی تنگ و باریک بوده اند تا کنترل واردان به شهر با تانی و اطمینان بیشتری صورت گیرد و در ممانعت از مهاجمان به شهر ، و به خصوص سواران مهاجم ، کار آتر باشد ؛ و باز در همین کوچه که فقط یک سوار قادر به تاخت بوده است پیچ و خم هائی تعبیه می کرده اند که از سرعت تاخت وی بکاهند ؛ گاهی طاق ( ایجاد ساباط ) یا طاقنماهائی پیاپی تعبیه می دیده اند تا از پشت بام ها اقدام کرده از سرعت سواران مهاجم بکاهند و از تاخت و تاز آنان جلو گیری کنند و مهارشان نمایند .
نمونه ای از اینگونه کوچه های تنگ و باریک و دارای طاق و پیچ و خم ورودی شهر یزد پس از دروازه مهریز ، در شمال خندق ِ محله ی لب خندق ، بود که علاوه بر این خصائص دارای شیب تند سربالائی بود .
وسعت شهر یزد در اواسط سلطنت قاجاریان سبب عدم امکان ساخت حصار و برج و باروهائی جدید برای شهری که در ضمن بنیه اقتصادی و اهمیت خود را به تدریج از دست می داده است شده است ؛ و در عین حال به ضرورت دفاع و وجود موانع دفاعی در حمله مهاجمین به تدابیری متوسل شده اند که یکی از آن تدابیر همین وجود کوچه های تنگ و پر پیچ و خم و مسقف در اطراف و ورودی های شهر یزد بوده است .
ساخت دروازه ی جدید برای شهر یزد در سمت جنوب آن که محل ورودی اصلی و بنابر این محل ورود مهاجمان غارتگر نختیاری و فشقائی و... از سمت ابرقو بود است ضرورت بیشتری یافته است که در وازه ی مصلی نقشی کار آ وعمری چندان نیافته است ؛ امٌا هنوز برخی از کوچه های تنگ و باریک آن زمان در مقام ورودی شهر ، و به صورت لایه ای وجود دارند . مثلا" پس از لایه ای که وارد بخش محصور شهر می شده است ، از سمت جنوب ، کوچه های تنگ محله های ملٌا اسماعیل ، مشیر الممالک ، حاجی یوسف ، عباسیه و... بوده اند که برخی از آنان هنوز باقی می باشند .
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (4)
 
سکونت فقیران نزدیک به بار اندازها - و نقش امنیتی و دفاعی
( ویرایش اول )
در تحلیل تحولات فضای جغرافیائی - انسانی هر شهر ، یا هر محله از هر شهر ، ابتدا در پی شناخت نقش آن شهر یا محله  یا به اصطلاح عوامل ایجادی و وجودی آن محل بر می آیند . بنا به این تحلیل ، محله کنونی امامزاده جعفر ، به غیر از بخش های شمالی آن که در شمال شرقی امتداد محله ی حاج یوسف ، و در شمال غربی امتداد محله میدان شاه طهماسب به شمار می روند ؛ به دلیل نیاز مردم به مسکن در فرایند گسترش شهر به جنوب و به سمت محور توسعه بازرگانی « باجوردی - گودال مصلی - دروازه مصلی » و سایر مزایای احتمالی آن محل بوده اند . امٌا معایب محل نیز اندک و پنهان نبوده اند :
- میدان لشکر کشی و تهاجمات از بیرون به سوی شهر اصلی ( واقع شده در حصار و محله های مجاور و چسبیده به آن 
- همجواری با پایگاه برخی از اشرار ( که خود را لوطی می خوانده اند ) در غرب خود
- عدم دسترسی آسان به بازارچه ها د ر تامین نیازهای روزمرٍه ساکنان
- کراهت زندگی در کنار قبرستان برای نخستین خانه ها
- کراهت ساختمان کردن بر روی قبور دیگران
- عدم مرغوبیت خاک قبرستان برای بنٌائی
- و...
به این ترتیب توجیه شهر ساختی محله امامزاده جعفر یزدحاکی از دلیل ادامه زندگی قشری کمتر مرفه از مردم آن شهر ، گسترش و توسعه آن تا به امروز ، و پس از امروز ؟ ، با توجه به تغییر نقش ( و در پی آن ، تغییر ساختار ) محله می باشد ؛ و از اینجاست که شاید بتوان فلسفه آن بخش از محله را که واقعا" " محله امامزاده جعفر " است در فلسفه ی « سیاست دفاعی شهر ، طی جریانات نیمه دوم سال 1390 ، و اوائل دهه 1300 هجری شمسی جستجو کرد :
مهاجمان غارتگر شهر یزد که غالبا" نیز از سوی فارس ، پشت کوه های جنوب این شهر ، می آمده اند بیش از سایر بهانه ها خود را مشروطه خواه معرفی می کرده اند . لوطیان مستقر در غرب این محله ، و از آنجمله استاد محمد بنٌا ( که در کشتن سید رضا لوطی مشارکت داشته است ) نیز غالبا" خود را مشروطه خواه معرفی ، و آنان نیز قصد تصاحب پول و مقام داشته اند ( چنانکه استاد محمد بنٌا در یک یرهه خود را شاه یزد نامیده است ) .
در مقابل این غارتگران ، لوطیان ، و برخی از عماصر فرصت طلب حکومتی و معدودی از بازاریان ، سه گروه در پی حفظ آرامش و امنیت شهر یزد ، قاعدتا" به امید انجام و ظیفه حکومت مرکزی قاجاری ( تحت پشتیبانی روسیه ) بوده اند :
- آیت الله العظمی آقا سید یحیی موسوی یزدی ، به عنوان حاکم شرع ، مرجع کل مذهبی و رئیس حوزه علمیه اصلی شهر که خود را ملزم به حمایت از جان و مال و ناموس مردم بی گناه می دانسته اند ؛ و آیت الله العظمی حائری یزدی ، از احفاد امامزاده جعفر ، نیز از ایشان حمایت می کرده اند . 
- میرزا فتح الله خان مشیر الممالک نائیبی ، غالبا" به عنوان مستوفی ( رئیس مالیه = رئیس اداره دارائی ) یزد و در عین حال قدرتمند ترین ماموران دولتی شهر در آن زمان .
- حاکم یزد با ماموریتی رسمی در حفظ امنیت و آبادانی شهر ، امٌا ...
محلٌه ی امامزاده جعفر یزد ؛ مثالی بی نظیر در شهرسازی دفاعی ایرانی (2)
( تحت ویرایش )
امروز نه تنها کسانی ،که خود برخاسته از فرهنگ و تمدنی غنی و افتخار آمیز نیستند آگاهانه ، محقٌدانه و منتقمانه ، یا اکثرا" نا آگانه ، به میراث افتخار آمیز فرهنگی ایران و ایرانی وقعی نمی گذارند ، بلکه حتی برخی ازکسانی که با چمدانی از مدرک مدعی ، یا لا اقل مآمور حقاظت از میراث فرهنگی ، هستند نیز یا از متخصصین حقیقی امر نیستند ؛ یا آنطور که باید و شاید به اصول این حفاظت که مطالعات عمیق و به ویژه تاریخی - باستانشناختی و مردم شناختی باشد توجٌه نمی کنند ؛ و به خصوص اساسی ترین موضوع در حفاظت را که مطالعات میدانی باشد به دانشجویان و مبتدیان وا گذار می کنند . در نتیجه هر آنجا که تخریب محله های قدیمی در راه توسعه « ضرورت » می یابد عملا" تاریخ و لاجرم « مبانی فرهنگ جامعه شهری » یا « اصالت و هویت جامعه » ، بی هیچ دلیل و برهان موجٌه ، مدفون می شود ؛ و الگوهای درخشان معماری و شهرسازی ایرانی نابود می گردد ... تا جائی که حتی به نقش اصلی یک محلٌه ، در زمان ایجاد آن ، یا توجٌه نمی شود ، یا آنطور که باید و شاید مورد توجه قرار نمی گیرد . .
محلٌه دفاعی امامزاده جعفر
غالبا" در مطالعات میراث معماری و شهرسازی ایران بردرون حصار شهرهای قدیمی ، و بنابر این شیوه ساخت و ساز بافت شهری تا اواخر قرن 12 هجری شمسی ، که رابطه بسیار کمتری با فرهنگ و زندگی کنونی مردم دوازده امامی ایران دارد ، متمرکز می شوند؛ و شاید اصل « شهر سازی ایرانی » را فقط در آنجا می بینند ! ؛ حال آنکه در شهرسازی کاربردی ، و ایرانی - اسلامی کردن ِ ساخت و سازهای جدید ، و ریشه یابی فرهنگی ، آنچه مهم تر از همه می نماید شهر سازی قرون اخیر ، یعنی قرون 13 و 14 در ایران اسلامی « دوازده امامی » است که به دلیل نزدیکی با زمان حاضر ، کالبد و مبنای زندگی اقتصادی - اجتماعی - فرهنگی کنونی ایران شمرده می شود؛ و اتفاقا" محلٌه ی اصلی و کوچک امامزاده جعفر یزد حاصل زندگی دو قرن اخیر در یزد است .
ثانیا" باستانگرائی بیش از حدٌ ، و پیشداوری در باره ی نقش شهر و شهرسازی یزد در زندگی یزدیان ، که بیشتر در نوعی کلٌی نگری محبوس شده است ، عموما" شهر سازی در یزد را ناشی از عوامل تجاری - صنعتی و مذهبی می شمارد ، و به ندرت یه نقش بسیار مهمٌ دفاعی ، که تا حدود سال 1310 شمسی  در رونق ساخت و ساز محلٌه ی امامزاده جعفر ، از اولویت های اساسی به شمار می رفته است ، توجٌه می کند .
یک شهرساز خبره و مطلع در امر حفاظت از بافت قدیمی شهری در حوزه میراث فرهنگی به خوبی به نقش دفاعی شهر ، و ضرورت مطالعات باستانشناختی - مردم شناختی ( به ویژه تاریخ شفاهی ) در این امر واقف است ؛ از جمله به بررسی :
- خندق یا خندقگونه ها
- تنگی مسیر های دسترسی
- دیوارهای حصارگونه
- چوب بست ها
- و.... 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (3)
عوامل ایجادی محلٌه ی امامزاده جعفر (ع)
تحت ویرایش ))
گسترش شهر تاریخی یزد ، و در پی آن « مرغوبیت و ارزش زمین » بنا به چند معیار اساسی بوده است :
- حفاظ و امنیت در برابر حملات گاه بگاه تیره های غارتگر فارسی و غیر فارسی
- موقعیت تجاری و در پی آن موقعیت صنعتی و نزدیکی به آنها 
- دسترسی به خدمات شهری مورد نیاز روزانه
خدمات شهری ( چون آنچه که در محله هائی « مجتمع سازی » شده شهری چون محله خان - محله ملااسماعیل و... که دارای هویت افتخار آمیز شهرسازی و معماری ایرانی و سرافرازی یزد به عنوان شهر تاریخ جهان شده و می شوند ، از قبل ساخته می شده است ) در محلات به اصطلاح « خود رو » و حاشیه ای چون محله امامزاده جعفر ، خود منوط به امنیت و سکونت تعدادی قابل توجه از مردم دارای قدرت کافی برای  خرید بوده است ؛ که میتوان حدس زد تا مدت ها وجود نداشته است .
امٌا امنیت و موقعیت تجاری - صنعتی محله امامزاده جعفر در اواخر سلطنت قاجاریان و حتی چندساله ابتدائی سلطنت پهلوی متناقض می نموده اند . چون مرغوبیت محل تجاری - صنعتی ، اگر در بازار شهر نبوده است بستگی بر استقرار آن بر سر راههای تجاری شهر و در اینجا به خصوص شاهراه بزرگ هند - بندرعباس - کرمان به اصفهان و تهران و نظایر آن ها داشته است که این شاهراه نیز چنانکه گفته شد از جمله در تقاطع کوچه مصلی به حرم امامزاده جعفر در معرض تهاجمات فارسی ها و بنابر این عدم امنیت مداوم بوده است . در آن سالهای دهه های 1290 و 1300 شمسی یا بختیاری ها به مرکزیت فراغه و برخی دیگر از روستاهای ابرقو به شهر یزد حمله کرده ( حتی از شکستن یا بردن سنگ قبرهای مردگان و بزرگان ( چون در مقبره ملااسماعیل ) و چه بسا مرقد اعلم بلد و... ابائی نداشته اند ) به جان و مال و ناموس مردم تجاوز می کرده اند ؛ یا قشقائی ها ، و باز به کمک ابر قوئی ها همین فجایع را مرتکب می شده اند ، یا حکومت بیخبر و خود خواه مرکزی حکومت را به همین سران عشایری چون ضیغم الدوله قشقائی که دهان فرخی را دوخته است می سپرده اند ! و ... که ما قبلا" در باره وجود خانه های هفت در و پیکر در یزد در برابر اینگونه تهاجمات دد منشانه نوشته ایم ؛ و فراتر از آنها بنگاههای تجاری - اقتصادی چون کاروانسراها بوده اند که خود عملا" دژ مانند ساخته می شده اند . حتی بنگاههای صنعتی بر سر راه مثل روغنگیری ها و رنگریزی ها و ... دارای حفاظ هائی پیش اندیشیده و از جمله درهای ورودی بسیار کوچک بوده اند به اضافه ی این که در چنین محل هائی همیشه کارگر - مبارزانی وجود داشته اند و به محض طلاع از هجوم اشرار سارق پشت کوهی شروع به تخلیه اجناس قابل دسترس سارقان می کرده اند ...
اما منازل مسکونی مردمان فقیر و متوسط ، فاقد چنین امکاناتی بوده اند و طبیعی است که در محلی چون محله کنونی امامزاده جعفر یزد که یکی از اصلی ترین هدلاین های اشرار سارق یوده است حتی درحریم دور دست آن نیز نمی توانسته اند در امنیت باشند گرچه گویا میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی آن زمان یزد گویا کلید تدبیر این امر را در دستان خود می دیده است و...  
قبرستان یا پادگان و قرارگاه نظامی ؟
در بهار سال 1291 شمسی ، زمان حکومت شهاب الدوله بر یزد ، اشرار فارسی لابد بازهم به مرکزیت ناحیه ی ابرقو ، به شهر یزد حمله برده اند (1) ؛ و از جمله محله های میدان شاه و به خصوص باغ صندل ( خانه - باغ های نقیب زاده ها - خطیب زاده ها - کلاهدوز ها - درخشانی ها - سید ابراهیمی ها - و.... تا آخوند ملا عبد الرحیم ) را غارت کرده اند .
در اواخر تابستان 1291 و اوایل پائیز همان سال مسئله منحرف کردن ذهن بزرگترین شرور و غارتگر و مدعی حکومتی ایران بنام ماشاء الله خان کاشی که گویا قصد حمله به تهران و تصرف حکومت سلطنتی را داشته است ، یه سوی شهر همچنان بزرگ و ثروتمند یزد معطوف می شود . گفته اند ماشاء الله خان چهار صد نفر سوار بسیار ورزیده و هرکدام به جای خود یک مدعی با خود داشته است که احتمالا" در بین راه نیز اشرار دیگری به وی می پیوسته اند . جهت دادن این خیل عظیم اشرار به سوی یزد که با وعده ضمنی حکومت یزد به آنان بوده است حتی سبب فرار برخی از ثروتمندان از شهر یزد به روستاهای اطراف شده است .
شهاب الدوله ،حاکم یزد ، که با دریافت خبر رسمی خبر بسیار ترسیده بوده است ، طبق معمول اکثر حکام آن زمان رفع و رجوع مسئله را به میرزا فتح الله خان مشیر الممالک ، مستوفی مشهور و در واقع حاکم واقعی شهر یزد ! ، ارجاع می دهد و در غیاب وی که در مسافرت بوده است از پسرش ، میرزا تقی خان مشیری ، می خواهد که از این لشگر وارد به یزد پذیرائی کند . امروز هر باستانشناس و مردم شناس حتی مبتدی ئی حدس می زند که این خیل عظیم با آنهمه اسب و لابد تعدادی الاغ و شتر و... سایر جهازات فقط در منزل مشیر و کاروانسرا و لرد جنب آن جای نمی گرفته اند و حقیقت دارد که قبرستان امامزاده در نزدیکی محل خانه مشیر تبدیل به جای نگهداری حیوانات آنان شده است .
متاسفانه این موضوع که حرم امامزاده جعفر (ع) تا اوایل سلطنت پهلوی اوٌل در دو سوی جنوبی و غربی و حتی گاه در سمت شمال با نفوذ اشرار فارسی غارتگر به میدان شاه و از آنجا به قبرستان ، به عنوان دروازه ورودی مهاجمین و حتی مبداء حرکت مدافعان یزد به بیرون برای دفاع از شهر قرار می گرفته است در حوالی سال 1345 مورد تائید بسیاری از معمرین اطراف و اکناف آن محل قرار گرفته است .
قدرت اشرار در این محله همچنان به قوت خود باقی یوده است ، اشراری که دیگر استاد محمد بنٌا ی کور و شل شده ( سازنده مناره های امیرچقماق ) را قبول نداشته اند ، و در هر حال ناامنی اطراف امامزاده جعفر ، حتی برای دفن مردگان جدید ، تا زمستان سال 1293 شمسی ؟ که زمان به دارکشیدن استاد محمد باشد باقی بوده است .  
(1) کیست که نداند که جنیش مشروطیت در ایران که با نیت پاک و صفای دل مردم ستمدیده این مرز و بوم شروع شده است با جهت دهی های بیرونی و سوء استفاده از کم سوادی و کم اطلاعی مردم این کشور به حکومتی خانخانی و تاخت و تاز ایلات و عشایر غارتگر کشور ( تحت لوای مشروطه خواهی ! ) و از بین بردن شهرهای بزرگ و نهایتا" افول و تا سرحد مستعمره کشانیدن ایران کشیده شده است . 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت و کارکرد (2)
چنانچه ما در حوالی سال 1347 از تعدادی از معمٌرین محله های مصلی ، میدان شاه و... که برخی در آن زمان بیش از هفتاد با حتی بیش از هشتاد سال داشتند پرس و جو کردیم امامزاده آنچنان قرب و منزلتی نزد مردم یزد اواخر سلطنت قاجاریان نداشته است ، هیچ بزرگی نخواسته است که در محوطه ی اطراف آن یا حتی در کنار مرقد امامزاده دفن شود ، هیچ جنازه ای را قبل از دفن به امامزاده برای به امانت نهادن و دور ضریح چرخاندن و... نمی آورده اند ، چنانکه در خاطرات یکی از نواب ها هم می خوانیم که جنازه همسر حاکم وقت را در سال 1286 شمسی برای به امانت نهادن به حظیره برده اند و در مصلی صفدرخان بر آن نماز گزارده اند . یکی از معمر ترین روضه خوانهای امامزاده تعریف می کرد که در دهه نخست سلطنت رضاخان ممکن بود ، جدا از صاحب عزاها که مرده شان را برای دفن در قبرستان می آوردند ، یا جمعه ها به فاتحه خوانی اهل قبور خودشان می آمدند حتی هفت نفر برای زیارت شخص امامزاده نیایند .
در آن سالها رغبتی برای خانه سازی در محلی که هم اکنون محله امامزاده جعفر خوانده می شود وجود نداشته است و شاید برای مردم آن عصر غیر قابل باور بوده است که روزی این قبرستان بسیار وسیع تبدیل به یک محله مسکونی شود . از دلایل عدم مرغوبیت محل امامزاده با وجود مزیتی که در همجواری با آن قائلند ( و البته آن روزها امامزاده جعفر را به هیچ وجه یک امامزاده واجب التعظیم نمی دانسته اند ) علاوه بر قبرستان بودن و « خاک مرده » ی نامرغوب برای بنٌائی و... عدم امنیٌت محل می دانسته اند : قبرستان در شرق فقط دوخانه ( از خانه کارگزاران مشیر الممالک ) با خانه ی شخص میرزا فتح الله خان مشیر الممالک و باجگیری های ضمنی وی از هرکس و هرجا و در هر زمان فاصله داشته است و در غرب همجواری با عمٌال شرور و باجگیر وی که غالبا" و بنا به یک عرف قدیمی ؟ محل نبرد های داخلی را به قبرستان امامزاده می کشانیده اند .
گفته می شد لوطیان شرور و زورگیر یزد چون پلنک ، جعفرشرٌ ، حسن خر ، و... اکثرا" در محلی بین میدان شاه - امامزاده جعفر - چهار منار و باغ صندل به مرکزیت بید آباد و تخت استاد سکونت داشته اند و حتی برخی محله تخت استاد را « تخت استاد محمد گلکار ( بنا ) » شرور مشهور حوالی سال 1290 شمسی شهر یزد دانسته اند که بعدا" در این محل برخی از شیرها و شیداها و اسدک ها و فرخان ها و...نیز سکونت کرده روزها از سایر محلات لوطی های قداره کشی چون حسن برجبان و... اضافه می شده اند ( که البته رهبریشان هم با شخصی بنام اکبر پسر محمد علی بوده است ؟) .
به این ترتیب لوطیان شرور و قداره کش یزدی قبرستان امامزاده را محل همیشگی نبردهای شهری خود ساخته بوده اند و طبیعی است که با این تفاصیل هیچ کس رغبت خانه سازی در آنجا نمی کرده است . مشهورترین نبردها داخلی شهر یزد که در آن محوطه صورت گرفته اند :
در سال 1272 شمسی ( 1311 ق ) محلٌ نبرد
در سال 1287 شمسی ( 1326 ق ) سنگر برخی از فتنه گران
در سال 1290 شمسی  ( 1329 ق ) سنگر اولیه استاد محمد بنا 
که در هریک از این نبردها تعداد زیادی از مردم یزد کشته شده اند . *
 
گسترش شهر به سوی امامزاده جعفر (ع)
مکرر دیده ام که معماران ، شهرسازان ، مورخان و حتی باستانشناسان که خبره ی بازشناسی بافت های قدیمی شهری و روستائی هستند همیشه شهر یزد را یک « شهر مجتمع » ، و ترجیحا" داخل حصار دانسته اند ؛ حال آنکه ظاهرا" شهر یزد پس از حکومت نادرشاه افشار ، و به خصوص از جوانب غرب و جنوب به تدریج از حصار بیرون آمده و با سرعت افزایش جمعیت ( که در زمان زندیان پر جمعیت ترین شهر و بنابر این بزرگترین شهر ایران شده است ) تا اواخر سلطنت فتحعلیشاه قاجار که جنبش بابیگری صدمات جبران ناپذیری بر این شهر وارد ساخته است ؛ به تدریج روستاهای اطراف خود را بلعیده است .
گسترش شهر یزد در دوران زندیان و نیمه اوٌل سلطنت قاجاریان ، صرفنظر از محله های تاجر - اعیان نشین سهل ابن علی - خان و ملا اسماعیل در جنوب و محله صنعتی ( نساجی ) شیخداد در غرب ، بر حسب ارزش و مرغوبیت زمین ، موقعیت تجاری ، که می توانسته است شامل قبرستان امامزاده جعفر هم بشود ، و به خصوص امنیت و دفاع در مقابل تهاجمات بوده است که این امامزاده - قبرستان - میدان نبرد فاقد امکانات دفاعی در مقابل تهاجمات مکرر تیره های غارتگر به شهر یزد ( که فقط بزرگترینشان در برخی از تاریخ ها مذکور افتاده است ) بوده است . ظاهرا" غارتگران محله های یزد بیشتر از سوی جنوب و با عنوان کلی « فارسی » ( آمده از ایالت فارس ) به آن شهر حمله می برده اند :
- بختیاری های ناحیه فراغه که سارقی مشهور در راس آنان به نام خسروخان به همدستی ایلیاتی های قبلا" ساکن در یزد مشهور به « شیرازی » ها ( احتمالا" بابی ) ،یا همراهی گروهی از ایشان که قبلا" در تفت ساکن شده بوده اند ، لابد بدون آنکه حتی مفهوم مشروطه را هم درک کنند مشروطه خواهی را در غارت یزد بهانه قرار داده حتی از سرقت عداوتمندانه سنگ قبر بزرگان و حمل آن به تفت ؟! شهره بوده اند .
- قشقائی های ناحیه اقلید - آباده ، و از آنجمله تیره محزونها که بعدا" ضیغم الدوله قشقائی از  ایشان حاکم یزد شده است ، دهان منتقد حقخواه میرزا محمد فرخی یزدی را دوخته است ، و به پاس آن و سایر قساوت های خود مبلغی بسیار کلان از بیت المال یزد را از مشیر الممالک دریافت و شهر را ترک کرده است .
- عرب های شیبانی ، به ویژه عمله ها ، کوپانی ها ، و سایر عشایر بواتات - سوریان و اطراف آن
- بویر احمدی ها از سمت آباده و اقلید و ابرقو تا به یزد
- بهارلوهای ترک زبان که از شمال داراب و فسا به نواحی یزد وارد می شده اند .
امٌا بیشتر حملات به یزد و غارت این شهر از سوی عرب های شیبانی و به خصوص بختیاری ها و قشقائی های متمرکز در ابرقو و حوالی آن مینماید که با معدودی ابرقوئی و معدودی دیگر از خودشان که قبلا" در تفت یزد ساکن شده بوده اند هماهنگ و همراه شده از سمت جنوب ، یعنی راه سردوراه به کوچه های پشت باغ و هاشمخان و راه کوچه بیوک به کوچه مصلی و مستقیما" قبرستان امامزاده تا میدان شاه ، گاه به بهانه مشروطه خواهی ... ، به یزد حمله کرده خانه های بی دفاع مردم را غارت می کرده اند .
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش ، بافت شهری یزد ، نقش دروازه دفاعی ، کارکرد تجاری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
محله ی امامزاده جعفر یزد : بنیاد ، تحول ، بافت ، کارکرد (1)
به نقل از میرزا جواد ، بی بی رباب ، میرزا جعفر و میرزاحسن آیت اللهی . ( تحت ویرایش )
حجت الاسلام آقا میرزا محمد جعفر شریف ، پدر حجت الاسلام حاج میرزا علی شریف ( آیت اللهی ) از جمله به این دلیل خانه مسکونی خود را در ضلع شمال شرقی میدان شاه یزد خریده بوده است که گرچه عملا" این خانه در مرز جنوبی شهر یزد قرار گرفته بود ، امٌا به دلیل قبرستان امامزاده جعفر که در آن زمان از شمال به خیابان قیام کنونی ، از شرق به حدود پنجاه متری خانه مشیر الممالک ، از جنوب به نزدیک شاهراه ارتباطی کرمان به اصفهان - کاشان و تهران ( خیابان آیت اللهی کنونی ) ، یا در واقع به کوچه رنگرزی ( در ادامه بازارچه مشیری ) و از غرب به حومه ی جنوبغربی شهر ، شامل بید آباد محدود شده بود و کوچه و پس کوچه چندانی بین آن و کوچه مشیر الممالک ، منتهی به بازارچه ملا اسماعیل وجود نداشت ،  و تا حدودا" سال 1290 شمسی ، میان بر به حوزه علمیه اجدادی خود ، یعنی مدرسه قائمیه ( که امروز به نام مدرسه ملااسماعیل شهرت دارد ) ، و مسجد اعظم یزد ( که امروز بنام مسجد ملااسماعیل شهره است ) برای انجام وظیفه به عنوان ریاست حوزه علمیه مزبور و اقامه نماز جماعت در آن مسجد می رفته است .
اطراف بقعه ی آنروزها کوچک امامزاده جعفر ، در محوطه بسیار وسیعی که « قبرستان امامزاده »  خوانده می شد تتعداد معدودی خانه ساخته بودند که که لابد آنها هم نو  و مثلا" بناشده بین سالهای 1275 و 1290 شمسی بوده اند .
شکل و شمائل شهر یزد در اواخر دوره سلطنت ناصرالدین شاه تقریبا" اینطور بوده است که وقتی قافله ، یا کاروان مال التجاره به این شهر بیرون آمده از دروازه های قدیمی خود می رسیده است مستقیما" وارد یک « بازارچه ورودی شهر » شود ؛ و چه بهتر که در همان محل در کاروانسرائی اتراق کند، و بار اندازی برای تخلیه کالا و بارگیری داشته باشد . جاده ی کرمان به تهران از جنوب قبرستان امامزاده ، یعنی در همین محل کوچه میر قطب و کوچه گودال مصلی (خیابان ایت اللهی ) می گذشته است ؛ و اطراف این جاده را قاعدتا" مراکزی تجاری چون کاروانسراها ، رنگریزی ها ، دباغی ها ، عصاری ها ، روغنگیری ها ، قنادی ها ، و... محل فعالیت خود قرار داده بوده اند .
درهای ورودی به شهر یزد  به ترتیب باراندازها یا لَرد های باجوردی - میرقطب - گودال مصلی - تازیان - حاج یوسف - و میدان شاه بوده اند که عملا" مرز جنوبی شهر یزد در زمان مشروطیت را تشکیل می داده اند . کنار هریک از این لرد ها لااقل یک کاروانسرا ، یک بازارچه ، یک آآهنگری ( نعلچیگری ) و سایر تاسیسات ضروری در رفع نیاز های مسافران رهگذر و تجٌاروجود داشته است .
خانه آقا میرزا محمد جعفر در شمال بازارچه و لرد میدان شاه ( که این لرد در جنوب غربی میدان شاه و تکیه عباسی و در امتداد قبرستان امامزاده بوده است ) قرار داشته است که از آنجا از بازارچه حاج یوسف ( یا بازارچه میدان شاه ) عملا" از شهر خارج شده گوشه شمال غربی قبرستان امامزاده جعفر را طی، به نقطه شمالی محله تازه ساز مشیر الممالک وارد و از آنجا به مسجد و مدرسه می رفته است . محله تازه ساز مشیر الممالک ، در شرق قبرستان امامزاده جعفر ، شامل منزل وی ، « حمام سرخانه » ، کاروانسرا ، بازارچه ، لرد ، و... از اواخر سلطنت ناصر الدین شاه قاجار ، یعنی تخمینا" بین 1275 تا 1285 شمسی ساخته شده است قدمتی آنچنان بیش از این ندارد .
 
ایجاد محلٌه ی حاج یوسف از محله مشیر قدیمی تر است و بیشترمربوط به اوایل تا اواسط سلطنت ناصر الدین شاه قاجار می شود که جاده کرمان به یزد به محل کنونی میدان امیر چقماق ، و از آنجابه جلوی دروازه اصلی شهر باستانی یزد بنام « دروازه مهریز » می رسیده است و با عبور از جائی که هم اکنون بازار خان در آنجا قرار گرفته است ، و لبه جنوبی خندق که « محله لب خندق » در آنجا بنا شده است ، به کاروانسرای پسته ، از سمت چپ به لرد حاج یوسف ، از سمت راست به لرد کیوان ، و......
ساخت و ساز محله لب خندق ، و به ویژه محله حاج یوسف ظاهرا" پس از کشمکش های بابیان با شیعیان دوازده امامی از حوالی 1230 - 1235 شمسی از سمت شمال به جنوب شروع شده است . بنا به شواهد به دست آمده قبرستان بزرگ یزد از همان ضلع جنوب غربی خندق شروع می شده است تا به امامزاده جعفر برسد . .. ، میرعلاء الدین ، از اجداد شریفان ، در همان اواخر دوره صفویان - افغانان با دوره افشاریان در آن محل به خاک سپرده شده است ، و پس از گذشن مدتی در آن محل شروع به خانه سازی شده بخشی از گورستان عمومی که قبر ابوالعلاء الدین در آن قرار داشته است را نیز به تصرف در آورده به صورت منزل مسکونی در آورده اند ؛ با این تفاوت که تصرف کننده محل این قبر که احتمالا" از اعیان و قدرتمندان شهر یزد ، یا وابسته به آنان بوده است بعدا" پشیمان شده ( گفته می شد خواب دیده ) از پستوئی که قبر در آن واقع شده پنجره ای به معبر عمومی برای زیارت  مردم باز کرده است ( که این پنجره تا حدود 1355 - 1357 باز بوده است ) . اعیان از این جهت حدس زده می شود که آن محل ، به دلیل قرار گرفتن بر سرراه تجاری ، قدر و قیمتی افزون داشته بزرگانی چون حافظ الصحه ی بزرگ ، طبیب مشهور یزد در دوره قاجاریان ، ابریشمی ، بزرگترین تاجر نخ ابریشم یزددر آن زمان ، و ... در آنجا منزل گزیده اند .
به این ترتیب ساخت و ساز بر روی بزرگترین قبرستان یزد ، از شمال به جنوب ادامه داشته است تا این که بحث ایجاد نخستین خیابان شرقی - غربی یزد ( که در رژیم سابق خیابان شاه نامیده شده بود و هم اکنون خیابان قیام خوانده می شود ) از یک طرف و هرج و مرج های پس از شهریور 1320 از طرف دیگر برخی از مردم را به فکر خانه سازی در ضلع جنوبی خیابان مزبور ، در ضلع شرقی لرد میدان شاه می اندازد ؛ و طبیعی است که در ابتدا در این تصرف زمین کسانی که از قدرت بیشتری برخوردار بوده اند ، مثل چند لوطی و... موفق تر بوده اند . البته این تصرف اکثرا" به صورتی مشروع صورت گرفته در همان بخش گقته شده در جوار زورخانه ، منزل اشخاص با منزلتی چون مرحوم ساویز بنا شده است ... و بعدا" ساخت و ساز به قسمت شرقی که نامرغوب تر بوده است کشیده شده است ؛ نا مرغوبتر از این لحاظ که شهر یزد اصولا" از نظر جغرافیای شهری بر روی تپه ماهورهای نسبتا" شنی بناشده و توسعه یا فته است و در چنین بلندیهائی علاوه بر مشکل بیشتر دسترسی به آب بیشتر در معرض بادهای گرم و خشک تابستانی و سرد و سوزناک زمستانی بوده اند . نزدیک بودن به « جوب امامزاده » که نقش « مرده شویخانه » ( غسالخانه ) را ایفاء می کرده است نیز مزید بر علت بوده است . اتفاقا" شاید همین مسائل سبب شده بوده اند که این بخش از قبرستان ، یعنی بخش تپه ای شمال شرقی بقعه آنروزی امامزاده جعفر ( که چون این امامزاده را واجب التعظیم نمی شناخته اند بسیار بسیار کوچکتر از بقعه کنونی بوده است ) مطمع نظر میرزا فتح الله خان مشیر الممالک و اطرافیان وی قرار نگیرد . 
 


:: برچسب‌ها: محله امامزاده جعفر یزد ، گسترش شهری یزد ، بافت تاریخی یزد ، شهر دفاعی ، فقیر نشینی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : دو شنبه 30 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (4)
 
ساختن گِلِ بنٌائی
در معماری مردمی یزد تجاربی وجود دارد که چون به موقع خودیادداشت ، مورد بررسی و تائید قرار نگرفته اند نمی توان به فعالیت های ناشی از آنها « علمی » گفت ؛ امٌا در اکثر قریب به اتفاق موارد ، به خصوص در موارد شناخت ، اصلاح و کاربر خاک در بنائی ، کم و بیش با تجارب جهانی برابری می کند .
انتخاب خاک مورد استفاده در ساختمان سازی و اصلاح آن به منظور کاربر بهتر برعهده ی معماران و بنٌایان مجرب محلی است که به موقع خود ، و در ارتباط با هر بخش از ساختمان سازی ذکر خواهد شد . امٌا به طور کلٌی اصلاح خاک در وهله ی اوٌل ، و صرفنظر از سرندکردن ( به یزدی : غربال کردن ) و نخاله گیری ، نه اصلاح درترکیب اصولی مواد جامد خاک ، بلکه اصلاح در میزان آب و گازهای آن است که گازها خود غالبا" تابع میزان آب هستند و فعل و انفعال خاک و آب از اینجا است که طی دو عمل مکمل صورت می گیرد :
گِل خَش کردن
خَش کردن یا ورزدادن مخلوط آب و خاک به منظور به قوام آوردن و افزودن بر استحکام و دوام آن پس از کاربرد در ساختمان ، که ابتدا با لگد کردن به مقدار کافی و شاید ساعت ها شروع می شده است . معمولا" چنین کاری ساده ، امٌا نسبتا" سخت و مداوم را به کارگری ، یا کارگرانی ،  ساده و غیر ماهر امٌا قدرتمند ( در یزد ، در دهه های 1340 و 1350 ، کارگران غیر ماهر بنٌائی که اکثر قریب به اتفاق آنان از روستاهای منطقه به منظور کار به شهر می آمدند را « فعله » می نامیدند ) می سپردند که این کارگران غیر ماهر و به اصطلاح بیسواد و فقط دارای قدرت بدنی با ورمالیدن پاچه های پیژامای خود به این کار می پرداختند و اصطلاح « پاچه ورمالیده » از اینجا ناشی شده است .
خواباندن
خواباندن یا گذاشتن گلِ خش شده به مدتی چند ساعته ، و اکثرا" مدتی دو سه روزه به منظور جذب کامل آب ( و عملا" فعل و انفعالات گازی درونی ) و دو باره و گاه چندباره خش کردن آن ؛ تا به طور کامل ورز بیاید .
در حوالی سال 1340 شمسی گفته می شد که برخی از اعیان ثروتمند شهر یزد حتی برای کفراژ ، یا به اصطلاح یزدی و به سبک گِلکاری یزدی ، برای چَرس ریزی و به خصوص خشت زنی ، و با کیفیتی بهتر برای ملاط گذاری ، از همین گِل استفاده می کرده اند .؛ امٌا کاربرد این گِل در کفراژ ، یا زیر بنا سازی ، و به اصطلاح خود یزدی ها « پی گذاری » به تنهائی نبوده است ؛ گاه به آن آهک اضافه می کرده اند ، در مواردی با کاه مخلوط می کرده اند ، یکی از افزودنی ها به آن ریگ و دیگری گچ بوده است که در این مقوله اصلاح ترکیب خاک ، در بخش مواد جامد آن ، صورتی حقیقی به خود میگیرد و از پالایش آن که تقریبا" در هرحال وجود داشته است فراتر رفته و می رود .  
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 10 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (3)
ترکیبات خاک شهر یزد
 
خاک شهر یزد نیز چون خاک هر سزمین دیگری قبل از هر چیز و به طور کلی از مواد معدنی و آلی ریز دانه در سه بخش اصلی تشکیل شده است ؛ که چون در فرایند ساخت و ساز ، دوام تاریخی ، نگهداری ملکی ، حفاظت به عنوان میراث فرهنگی ، و توسعه و تخول معماری و ساختمان سازی با خشت و گل نقشی اساسی ایفاء می کنند اشاراتی به آن سه می نمائیم : مواد جامد - مواد مایع - مواد گازی .
بخش سخت یا جامد این خاک متشکل است از :
قلوه سنگ های کوچکی که معمولا" اندازه هایشان را به سانتیمتر بیان می کنند ؛ و چون شهر یزد در فاصله ای بسیار زیاد از کوههای مجاور قرار گرفته و کمتر دارای زمین هائی آبرفتی شامل قلوه سنگ های حاصل سیل و نظایر آن است سهم آنان ، به نفع استحکام گل و خشت ، در خاک یزد اندک مینماید .
شن هائی توسی رنگ به ابعاد 5 تا 20 میلیمتر
ریگ هائی به ابعاد کمتر از یک میلیمتر تا پنج میلیمتر
سیلت هائی به ابعاد دو میکرو متر تا شش دهم میلیمتر
خاک رس که کاملا" زردرنگ است ؛ و یزدیها به دلیل اینکه فاقد باروری در کشاورزی است به آن خاک نر می کویند و سهم مناسب آن در خشت و گل را سبب استحکام بیش و بیشتر آنها می شمارند .
اکسید های فلزات که غالبا" رنگی هستند و اندازه هائی کمتر از دو میکرومتر دارند .
البته این شش قلم در عمل به جای آنکه صورت دانه را داشته باشند به صورت پلاکی جلوه گر شده اند .
بخش مایعی یا مرطوب خاک طبیعتا" حاصل آب درونی یا رطوبت خاک است که هرچه بیشتر و بادوام تر در خاک بوده باشد آن را زنده تر و قابل استفاده می کند ؛ و از جمله مشخصات خاکی که در محل « گِلِ مرده » خوانده می شود فقدان یا تقریبا" فقدان آب در آن است .
بخش گازی خاک از ازت ، اکشیژن ، گاز کربنیک و سایر گازهای درونی آن تشکیل می شود .
از اینجا است که خاکشناسی ، شناخت ترکیبات خاک محلی ، و شناخت خاکی که مناسب ساختِ گِل ، گِلکاری ، خشت زنی ، و... باشد اهمیت می یابد ؛ و این شناخت ، گرچه به صورتی ناقص ، امٌا به هرحال در معماری مردمی و سنٌتی شهر یزد وجود داشته است که به آن اشاره خواهیم داشت .    
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 8 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (2)
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد
و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان (2)
 
فناوری هایِ ساختمانیِ کاربرد گِل و خشت خام به عنوان مسالح ساختمانی در بنٌائی های سنٌتی یزد که به دلیل مبنا بودن گِل اصولا" کار بنٌائی را گِلکاری ، و بنٌا را گِلکار ، می نامیده اند ؛ و احتمالا" هنوز هم به همین عنوان می نامند ، عبارت اند از :
- چینه گذاری
- کاهگل سازی
- خشت زنی ( به لهجه ی محلی : خشت مالی )
- خشت کاری ( خشت کار گذاشتن )
- و فعالیت ها ی دیگری که دارای اهمیت نسبتا" کمتری می نمایند ؛ مانند پر کردن درز و شکافهای گوناگون و از آنجمله درز و شکاف های موجود بین تیر ها و شاخه هائی که با آنها سقف را می پوشانند ، کاهگل و اندود کردن پشت بام و دیوارهای جانبی ساختمان ، مخلوط کردن گل با گلاره نجاری به جای کاه و آن نیز به منظور استحکام بیشتر ، مخلوط کردن گل با سایر مواد گیاهی مثل گیاهی وحشی که در اطراف نجف آباد یزد ( مزرعه آخوند ) وجود داشته است و وجود دارد ، مخلوط کردن گِل با موی بز ، و... نهایتا" مخلوط کردن گل با سفیده تخم مرغ که این مورد تا حدودی افسانه سازی می نماید .
خاک شناسی
امٌا قبل از هرچیز موضوع شناخت خاک ، شناخت خاک مناسب برای بنٌائی - کاهگلکاری و به خصوص خشت زدن و نظایر آنها مطرح است ؛ به اضافه ی مکان جغرافیائی وجود چنین خاک هائی در نزدیکی ساختمان ؛ و امثال آنها که معمولا" به دوطریق صورت می گیرد :
- شناخت سطحی و عوامانه  یا سنٌتی از خاک
- شناخت علمی از خاک یا خاکشناسی
در کشورهای پیشرفته صنعتی و معتقد به « علوم جدید - حقیقی » و غیر « سنٌتی - توهمی » مؤسسات خاکشناسی با کارشناسانی متخصص و مجرب ، خاک ِ منطقه به منطقه ی جغرافیائی متفاوت از نظر خاک را بررسی و کاربردهای هریک را در حوزه ی آمایش سرزمین تعیین می کنند (1) ؛ که از این لحاظ خاک مناسب برای خشت زدن ، کاهگل کردن ، اندود کردن ، و... نیز شناخته می شوند؛ حتی انجمن هائی از مشتاقان خدمتگزاری در این امر در چهارچوب « سمن » ها یا نظایر آن ها تشکیل می شود که علاوه بر خاکشناسان ، مصرف کنندگان خاک نیز در آن عضویت می یابند ؛ چون :
- معماران
- بنٌایان
- کوره داران
- کوزه گران
- صاحبان صنایع سرامیک و چینی 
- و...
... و به طور کلٌی تمام کسانی که در فعالیت های خود با خاک محلی سروکار دارند . امٌا در شهریزد به عنوان « بزرگترین بافت شهری خشتی و گلی جهان » یا چنین مؤسسات و مجامعی وجود نداشته اند (2) و یا اگر وجود داشته اند از متخصصان و مشتاقان حقیقی و ذینفع ترقیخواه تشکیل نشده اند .
 
(1) در تمام ایران مسئله ی خاک شناسی مطرح است ، و با وجود این ضرورت مثلا" مشاهده می کنیم که یک تحصیلکرده درجه چندم رشته خاک شناسی در حدود نیم قرن قبل از این خود را نه تنها متخصص عالیرتبه و زبده ی خاکشناسی در سطح جهان معرفی می کند ؛ حتی به سایر امور مربوطه هم می پردازد ، و به طورکلٌی در بسیاری از امور « موقعیت تبلیغاتی » افراد جای مقام و موقعیت علمی و حقیقی دیگران را می گیرد و از همان بدو امر و توسط فرصت طلبان غیر متخصص و فرصت طلب جلوی ترقی و توسعه لازم و حتی ضروری در بسیاری از امور سد می شود .
(2) گویا طی چند روز ابتدائی دی 1392 جنبش هائی در این امر صورت گرفته است . نگاه کنید به :
 برگزاری نشست هم‌اندیشی حامیان بزرگ‌ترین بافت خشتی زنده جهان در یزد
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81379.html
دکتر هادی ندیمی: معامله ما با بافت‌های تاریخی از بنیاد، غلط است. نگاه غربی هم نباید باشد.
http://www.yazdfarda.com/news/1392/10/81378.html
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : یک شنبه 8 دی 1392
معماری سنٌتی خشت خام در شهر تاریخ جهان ، یزد و حفظ بافت تاریخی به مثابه میراث فرهنگی جهان
 

در بررسی شهرهائی تاریخی از ایران ، چون شهر یزد که « شهر تاریخ جهان » نیز نامیده شده است ، چه از نظر معماری ، چه از نظر شهرسازی ، و چه نهایتا" در شناخت ، « حفظ و توسعه ی بافت شهری » آنهابه عنوان « میراٍ ث فرهنگی » شاید ده ها سال از بسیاری از کشورهای جهان عقب مانده باشیم ؛ و این عقب ماندگی نه تنها نسبت به کشورهای پیشرفته صنعتی ، بلکه نسبت به کشورهائی مجموعا" کمتر توسعه یافته تر از ما ، و چه بسا به اصطلاح عقب مانده ، نظیر افغانستان ، نیز هست که چون وضوحا" نه مستعمره ، بلکه تحت الحمایه کشورهای پیشرفته هستند ، میدان مطالعات و تحقیقات معماری و شهرسازی بومی و سنٌتی آنان قرار گرفته از این نظر از به اصطلاح « خیرِ » « عد و » بهره مند گردیده اند .

تقریبا" تمامی شهرهای ما کم و بیش از« خشت خام » ، یا در واقع « گِلِ نپخته » ساخته شده اند ؛ گِلی که با کمترین تغییر ممکن به عنوان  مصالح ساختمانی  به کار گرفته شده است . اگر خشت خام را نماینده ی تمام اشکالِ گل نپخته فرض کنیم ، که تا کنون همیشه چنین فرضی داشته ایم ، در معماری خشت و گل ، خشت خام در برابر خشت پخته یا آجر قرار می گیرد .

خشت و آجر ، شاید به همراهی سنگ لاشه ، مهم ترین « مصالح ساختمانی معماری بومی – مردمی و سنٌتی » ما را تشکیل می داده اند ؛ و با این وجود در مکاتب معماری خشت و گل جهان نه تنها جایگاه شایسته خود را نیافته اند ؛ بلکه سهمی بسیار کم تر از حق جهانی خود داشته حتی در اصطلاحات و تعاریف و امثال آنها با اسامی یی محلی مواجه می شویم که محل ساخت و ساز خشتی – گِلی آنان اهمیتی حتی به یک چندم اهمیت معماری خشت خام ، و آجر ، در ایران نداشته اند .

احتمالا" :

به جای این که مطالعه کرده مفاخر معماری و شهرسازی خود را مستند کنیم به شعار دهی ، و گاه حتی پرخاش به رقبا ! ، اکتفا کرده ایم .

به جای این که متوجه رقابت جهانی و در واقع بیرونی و بین المللی باشیم به رقابت درونی ، و مثلا" اینکه آیا در حقیقت نارین قلعه میبد قدیمی تر است یا ارگ بم ؟ پرداخته ایم .

... و در چنین به اصطلاح دغدغه هائی هم به جای مطالعه حقیقی – منطقی و علمی ، به رگ های حجت پناه برده سیاست و قدرت را اصل قرار داده ایم .   



:: برچسب‌ها: معماری سنتی خشت خام ، یزد شهر تاریخ جهان ، حفظ بافت کهن چون یک ، میراث فرهنگی ، ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 6 دی 1392
شهر زیر زمینی یزد
 
شهر زیر زمینی یزد 
 
به غیر از چاه ها كه در یادداشت ها ئی قبلی تحت عنوان « چاهخانه ، جزئی اجتناب ناپذیر در معماری و شهرسازی بومی - سنٌتی یزد » این مبحث آمده اند لااقل سه نوع سوراخ اریب ، و دو نوع سوراخ وسیع هم در معماری شهر یزد وجود داشت . سوراخ های اریب عبارت بودند از :
 - گاو روها كه در جوار چاههای عمیق و پرآب اماكنی عمومی نظیر حمام ها و كاروانسراها وجود داشتند و به شخصه بارها به تماشای آب كشیدن از چاه حمام امامزاده جعفر (ع) ، در ضلع شمال غربی ساختمان امامزاده در میدانگاهی كه امروز به بلوار وصل شده است بوده ام كه البته گاه نیز برای كشیدن دلو بسیار بزرگ آب از چاه ، به جای گاو از شتراستفاده می كردند.
 - جوب هائی چون « جوب امامزاده » و « جوب حاجی بابی » كه چون پلكان آب انبارها ، پس از طی حدود 80 پله به محل كانال عبور آب یك قنات می رسیدند و البته در آنجا محوطه ای ساخته شده بود كه بیشتر برای رختشویان حرفه ای مورد استفاده بود ؛ و در باره امامزاده جعفر گفته می شد علاوه بر اینکه محلی برای غسل کردن فقرا بوده است گاه نقش غسالخانه ی قبرستان امامزاده جعفر را هم ایفاء می کرده است ..
 - پلكان آب انبارها كه هنوز هم موجود و در معرض دید عموم می باشند .
 سوراخ های وسیع ، صرفنظر از بعضی از حمام ها و به خصوص زورخانه ها كه در گودی ساخته می شدند عبارت بودند از :
 - خزانه های آب انبارها كه هنوز هم به تعدادی قابل توجه وجود دارند و تقریبا" امكان مشاهده شان برای عموم مردم وجود دارد .
 - باغچه ها یا درواقع طبقاتی زیر زمینی كه یا به منظوراستفاده از خنكای زمین در تابستان ، یا به منظور هم سطح كردن بخشی از خانه با مجرای عبور یك قنات و ایجاد باغچه ای كه از وجود آن قنات بهره مندشود ساخته می شدند ، و گاه عملا" باغچه ای بزرگ را تشكیل می دادند .
حال از این سوراخ ها كه بگذریم به سوراخ هائی عمودی مثل مجاری قنات های عبوری از شهر می رسیم كه گاه مجاری آن ها را که به یكدیگر وصل بوده اند مرتفع ساخته بوده اند  . می دانید چرا ؟ .برای این كه اگر دشمن از حصار شهر گذشت و وارد شهر شد به داخل چاه قنات رفته از آنجا به روستای مظهر قنات فرار كنند ...
گاهی هم نقبی برای فرار ازدشمن مهاجم غالب تدارك می دیده اند كه مشهورترینش گویا نقبی از خانه مرحوم صدر الممالك ( در ضلع جنوبی مسجد كنونی روضه محمدیه شروع می شده است و به خانه كدخدای روستای محمود آباد در شمال شهر درآن زمان می رسیده است و در درون شهر نیز شعباتی به خانه برخی دیگر از اعیان و رجال شهر داشته است .
 


:: برچسب‌ها: شهر زیر زمینی یزد ، چاههای شهر ، جوب های قناتها در شهر ، گاوروها ، آب انبارها ، علیرضا آیت اللهی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 22 آذر 1392
چاهخانه ، در معماری و شهرسازی بومی - سنٌتی یزد (2)
چاهخانه ، جزئی اجتناب ناپذیر در معماری و شهرسازی بومی - سنٌتی یزد (2)
 
چاه های شهر یزد
 
یادداشتی در باره « چاه چهل ذرع » یزد در تاریخ اوٌل شهریور 1389( ذرع را یزدیها « گز » می گفتند ) در سایت دیگری نوشتم كه واكنش های شفائیش كم نبود ، و بنده ناچار به یك تذكر :
چاههای شهر یزد به همین یك فقره چاه تدارك آب شرب خانگی و غیر خانگی ؛ و به خصوص قبل از ایجاد و گسترش آب شهری در حوالی سال 135 تا 1340 ختم نمی شدند ،  بلكه تا آنجاكه اینجانب در دهه 1340 یادداشت كرده ام عبارتند از :
 - چاه امام زمان (عج) كه قبلا" درباره آن  یادداشتی نوشته ام ، و در واقع چندان چاه نبود ، اما چون چنین نامی داشت ذكر كردم .
 - چاه میرچقماق كه به قول یزدی ها حكایتی است و شخصا" آن راندیده ام ؛ فقط شنیده ام .
 - چاه های چهل ذرع پیشگفته .
 -چاههای قنات های عبوری از یزد كه اكثرا" در كذرگاه های عمومی واقع شده اند .
 - چاه هائیكه صاحبان خانه ها یا حمام ها و... بر روی مسیر قنات های عبوری از یزد كنده بودند ( و داشتن چنین چاه هائی معمولا" بر مزیت ملك مربوطه می افزود . به این دلیل كه غالبا " آبی با كیفیت تر و درتابستان خنك تر داشت ، چون چاه های چهل ذرع نیاز به « ته زنی » مكرر نداشت ، عمقش بسیار كمتر از عمق چاه چهل ذرع بود ، و... )
 - چاه های تهیه آب برای حمام ها و كاروانسراها و... كه بسیار عمیق تر از سایر چاه ها و مجهزبه « گاو رو » بودند ، و گفته می شد كه مثلا" در انتهای چاه فلان كاروانسرا كه اكنون در جوار خیابان آیت اللهی قرار گرفته است خزانه ای به حجم یك تالار وجود دارد ، و...
 - چاه های فاضلاب در كوچه ها و اماكن عمومی ( مثل حمام ها - سراها - كاروانسراها - مساجد - حسینیه ها و... ) .
 - چاه های فاضلاب در كارگاههائی چون دباغی ها و رنگرزی ها و روغنگری ها و عصاری ها و...
 - چاه های فاضلاب در مطبخ های خانه ها
 - چاه های فاضلاب در مستراح ها ...
 - و... ....
منتهی اگر معمار یا شهرساز هستید به حضور ذیجودتان عرض شود كه ورودیه همه چاههای شهر در یك ارتفاع جغرافیائی به اصطلاح از سطح دریا نبودند و توپوگرافی شهر یزد قدیمی كه بر تعدادی تپه شنی و دره های بین آن ها بنا شده بود مطالعات ریخت شناسی آن را خواه ناخواه به مطالعاتی در حوزه جغرافیای طبیعی سوق می داد ؛ به عنوان مثال مقنی ئی که چاه منزل آقا میرزا جواد آیت اللهی را در حوالی سال 1337 ته زنی می کرد عمق آن راکه از نظر توپوگرافی در یکی از مناطق پست شهر ، یهنی گودال مصلی ( امروز خیابان آیت اللهی نامیده می شود ) قرار داشت حدود 45 - 46 متر حدس می زد و نسبت به چاهی که قبلا" در محله دروازه مهریز ، که در ارتفاع تپه ای بنا شده است ، و محله ای قدیمی تر است ، حدود هفت - هشت گز کمتر برآورد کرده چاههای آن محل زا به عمقی در حدود 55 ذرع می دانست . . 
باز هم به عنوان مثال ورودی چاه چهل ذرع منزل مسكونی ما ( در گود ترین محل كوچه گودال مصلی ، خیابان كنونی آیت اللهی ) ، چنان كه در سال 1352 توسط گروه معماری و شهرسازی دانشكده هنرهای زیبای دانشگاه تهران ( مامور تهیه طرح جامع یزد به سرپرستی مهندس كوثر ) ، محاسبه شد بین 3 تا 4 متر از ورودی چااه چهل ذرع خانه مجاور خانه مرحوم سید مهدی چیتی ،هنرمند بزرگ یزدی ، در كوچه میر قطب و تقریبا " فاصله ای صدمتری ، پائین تر بود ، و به همین ترتیب ورودی چاه مسجد ملا اسماعیل نیز می توانست به همین اندازه نسبت به آن پائین تر باشد . كوچه میرقطب روی تپه بنا شده بود و  گودال مصلی همانطور كه از نامش بر می آید در گودی ..
امٌا قنات های عبوری از یزد دو عارضه دیگر شهرساختی هم داشتند كه در یادداشت های بعدی  ، ازجمله تحت عنوان شهر زیر زمینی یزد ، خواهند آمد .
 


:: برچسب‌ها: چاه های شهر یزد ، قنات در شهر ، چاههای گاورو دار ، مقنیگری ، علیرضا آیت اللهی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 22 آذر 1392
چاهخانه ، در معماری و شهرسازی بومی - سنٌتی یزد (1)
چاهخانه ، جزئی اجتناب ناپذیر در معماری و شهرسازی بومی - سنٌتی یزد (1)
 
شاید هیچ جای دنیا به اندازه شهر یزد زمین را سوراخ نكرده باشند .
 
شاید هیچ جای دنیابه اندازه شهر یزد زمین راسوراخ - سوراخ نكرده باشند . چرا كه « آب مایه حیات است » ، و شهر یزد دچار كم آبی . اگر برشی سطحی در سطح شهر تصویر شود ، نه تنها تعدادی « چاه آب سرد » ، و در اکثر قریب به اتفاق موارد در اماکن عمومی ، وجود دارد ، بلكه تقریبا" غالب خانه هائی كه تا حوالی دهه 1340 ساخته شده اند دارای یك حلقه چاه مشهور به « چاه چهل ذرع » می باشند كه آب مصرفی یا گاهی فقط آب آشامیدنی آن ها را فراهم می كرده اند .
مشابه این چاه ، حتی در مناطقی از آمریكای مركزی و به خصوص در آمریكای شمالی ، در ایالاتی خشك و كویری چون تكزاس و نوادا هم وجود دارد . امٌا مزیٌت چاه در خانه های یزد ، معماریی است كه در طول ایام شكل گرفته است و جایگاه خاصٌی در ریخت شناسی مسكن یزد به وجود آورده است .
« چاهخانه » بخشی از معماری مسكن یزد را تشكیل می دهد كه ( تا آنجا كه بنده مطالعه دارم ) به قدر كافی مورد توجٌه قرار نگرفته است .، حال آنكه نه تنها از مشخصات اصولی معماری بومی - سنٌتی - باستانشناختی - انسانشناختی شهر یزد است بلكه جزئی اجتناب ناپذیر از هویت « فرهنگ مادی » این شهر به شمار می رود .
مونوگرافیش را بنده كه فقط هشت چاهخانه را در سالهای 1354 و 1358 بررسی كرده ام نمی نویسم .. بر مسؤولان ، معماران و استادان معماری یزد است كه لااقل رساله ای به این امر اختصاص دهند و حد اقل عكس و فیلمی از عناصر مشترك در ساختار چاهخانه و ابزار و وسایل آن ( مثل چرخ ، سازو كه به تدریج فراموش می شود ) تهیه دیده در كنسرواتوار مربوطه نگاهدارند (1) . حد اقل دانشجویان وطندوست و كوشائی پیدا شوند كه پایان نامه تحصیلی خود در دوره كارشناسی ارشد معماری را به این امر اختصاص دهند (2) . 
----------------------------------------------------------------------------------
 (1) اصل این مطلب به زبان فرانسه و به صورتی تفصیلی تر ، جزء ملحقات یكی از پایان نامه های دوره دكتری آمایش شهری اینجانب در دانشگاه پرووانس فرانسه نوشته شده لابد در كنسرواتوآر مربوطه در آن كشور نگهداری می شود .
(2) پس از انتشار اوٌلیٌه این یادداشت در تاریخ 30 مرداد 1389 ، موزه آب یزد به خوبی تجهیز شد ، و...
 


:: برچسب‌ها: معماری بومی مردمی سنٌتی خانه در یزد ، شهرسازی یزد ، چاهخانه ، علیرضا آیت اللهی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : جمعه 22 آذر 1392
معماری و شهرسازی دفاعی خانه های امن (5)
در پنجم یا در واقع درهای پنجم : درهای اتاقها
معضل ترین تدابیر دفاعی در خانه های هفت در و پیکر یزد مربوط به در های اتاق ها می شد که در حوالی سال 1345 کهنسالان حدس می زدند مه اتاقهای زمان قدیم بیش از یک در ورودی و آنهم از روی حیاط خانه نداشته اند ؛ و شخصا" آنچه را می گفتند ، یا تقریبا" مشابه آن را در خانه هائی در هنزاء و تزرجان که محل روضه خوانی یا سکونت خانواده های دوستانم بوده است و نیز خانه ای در شهر تفت مشاهده کرده ام .
امٌا گویا از حدود دویست سال قبل هرچه بر میزان امنیٌت و امکانات رفاهی افزوده شده است به تعداد درهای اتاقها نیز افزوده اند ؛ چنانکه اتاق هائی بنام هفت دری ( شخصا" ندیده ام ) با دو در جانبی که مجموعا" نه در می شده است، پنج دری ، سه دری ، دو دری و یک دری وجود داشته اند و با اینهمه اینگونه اتاق ها ، بر خلاف آنچه که گفته می شود ، و برخی اصرار بر اثبات آن دارند ، چندان به دوره سلطنت صفویان و قبل از آن بر نمی گردند .
در زمان کودکی من ، و بین سالهای 1330 و 1340 ، هنوز هم اتاق هائی با در ارسی ( اُرُصدی ؟ ) و یک در ورودی از راهرو وجود داشتند که در ارسی اگر اشتباه نکنم گاهی خود به صورت دولایه بوده، و در ورودی اتاق ها هم در مواردی معدود که از قدیم مانده بود به صورت درهائی تقریبا" به طور کامل ساده ، با اندکی تزئین ، بدون شیشه ، امٌا قطور و پاشنه ای بود .
گفته می شد در ابتدا که درهای تقریبا" سراسر شیشه دار متداول شده بوده است ، طرف حباط خانه به در ارسی و طرف داخل اتاق به درهای جدید شیشه ای اختصاص داشته است که شخصا" موردی مشاهده نکردم ؛ اما در باره ی سایر مشخصات مربوط به درها :
- در های اتاق ها به ارتفاع تقریبا" یک متری سطح حیاط قرار داشتند از جمله شاید به این منظور که کار حمله دشمن از حیاط به داخل اتاق از این طریق را دشوارتر سازند .
در بعضی از اتاق ها جائی برای یک یا تعدادی در تعبیه شده بود امٌا به جای در از تیغه خشتی اسفاده کرده بودند که علاوه بر دلایل دفاعی و جلوگیری از سرما و گرما آن را به توان صاحبخانه موقع ساخت بنا نیز نسبت می دادند که موقتا" تا یافتن توان مالی و خرید درهای لازم آن ها را تیغه نموده است .
استاد محمٌد بنٌا ، معمار بزرگ یزد ، می گفت گاه مخارج تهیٌه در های خانه های اعیانی از مخارج ساخت بخش اساسی با به اصطلاح یزدی ها « سفت کاری » ، و حتی گچکاری شده ،  بیشتر می شد ه است ؛ خصوصا" که در ها می بایست از چوب ضخیم و خوب بوده باشند و چوب درخت توت که به نصف قیمت مثلا" چوب چنار خریده می شده است استحکام لازم ( از جمله در مقابل موریانه یا به گویش یزدی تَرده ) را نداشته است .
چوب وارداتی به یزد در حوالی سال 1340 ، که « چوب جنگلی » نامیده می شد سبب افزایش تعداد درها و به خصوص درهای مغازه ای اتاق ها در شهر یزد شد
 
پنجدری ، در ارسی ، خانه های هفت در و پیکر ، معماری امنیتی - دفاعی ، علیرضا آیت اللهی

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
معماری و شهرسازی دفاعی خانه های امن (4)
درِ چهارم ( درِ میان در )
به دری می گفتند که بین دو قسمت اصلی خانه ، یعنی از یک طرف « بیرونی » و از طرف دیگر « اندرونی » قرار می گرفت . بیرونی غالبا" دارای دو وظیفه اصلی بود :
1 - محل پذیرائی از میهمانان .
2 - غالبا" محل ٌ دوم و گاه همان محل نخست فعالیت های روزانه صاحبخانه ، به ویژه تجار ، صنعتگران ، و بیش از همه روحانیون بزرگ نیزبود .
 در صورت اخیر برحسب میزان فعالیت صاحبخانه به محلی شلوغ تبدیل می شد و وجود « درِ میان در » بیش از پیش لازم می گشت . بنابر این در ِ میان در  طی روز تقریبا" نقش ورودی اصلی به محل سکونت خانوار یا خانواده را می یافت .
گفته می شد که این در را در قدیم و تا پایان جریان مشروطیت بسیار مستحکم و نظیر در اصلی خانه گاه به قطر حدود هفت سانتیمتر از چوب گردو یا چنار و با کلون ، چفت و پشت بند می ساخته اند . چرا که مهاجمان عشایری در حمله به شهر  قبل از هرچیز جاسوسی برای شناسائی محل های غنیمت دارتر می فرستاده اند  و پیش از هرجای دیگری به سراغ چنین خانه هائی مجلل از ثروتمندان می رفته اند و برای مردان ثروتمند نیز چون سایر مردم یزد ناموسشان ارزشی بسیار والاتر از تمام دارائی آنان و گاه حتی فراتر از جانشان داشته است . امٌا در زمان بازدید این پژوهشگر از این خانه ها بین سالهای 1352 و 1358 تقریبا" همه ی اینگونه در ها به صورتی ظریف ، مثلا"  به قطر سه تا چهار سانتیمتر ؛ و البته بدون شیشه و با چفت و بستی نسبتا" محکم به شکل قاب و تخته مشاهده می شدند .
گرچه شباهت هائی بین این درها در خانه های مختلف وجود داشت امٌا بر خلاف امروز که درها به صورتی به اصطلاح استاندارد و یک شکل ساخته می شوند تقریبا" هریک به سلیقه سفارش دهنده و نجٌار خود شکلی کم و بیش متفاوت از دیگران یافته بودند
 
معماری امنیتی - دفاعی ، خانه های هفت در و پیکر ، در میاندر ، در بیرونی - اندرونی ، علیرضا آیت اللهی
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
معماری و شهرسازی دفاعی خانه های امن (3)
ثروتمند ترین مردم شهر یزد ، به ویژه بازرگانان بزرگ این شهر ، که در دوران حکومت قاجاریان بیشتر در ناحیه ای جدید ، در جنوب حصار قدیمی شهر ، یعنی در محدوده ی  لب خندق در شمال - سهل ابن علی در شرق - گودال عبٌاس در جنوب و گودال مصلٌی در غرب ، زندگی می کرده اند ، به خصوص با توجٌه بی بیرون بودن از حصار ، در استحکام دفاعی خانه هایشان می کوشیده اند که نتیجه ی آن از جمله وجود هفت در و هفت پیکر ( کنایه از دیوار قطور ) مستحکم در برابر سارقان و مهاجمان احتمالی بوده است :
در اوٌل ( درِ دربند )
دری بوده است که بخشی از خانه های یک محلٌه را در یک یا به ندرت چند بن بست (1) مسقٌف که به این معابر مسقٌف گاه ساباط هم می گفته اند ، قرار می داده است که هرشب ، و در روزهای پرمخاطره به روی غیر از اهالی دربند بسته می شده است .
نقل کرده اند که این درها در حدور بیست - سی سانتیمتری ( یک وجبی ) سطح زمین مستقر می شده به منظور جلوگیری از ورود سواران دشمن ارتفاعی بیش از مثلا" یک متر و نیم نداشته اند
در دوٌم ( درِ خانه ، درِ مدخل )
در ورودی خانه درِ مدخل بوده است که همچنان نمونه هائی از آن در شهر یزد باقی است . منتهی باید توجٌه داشت که به منظور استحکام ، اکثرا" اطراف ( درگاه ) آن را با آجر و گچ می ساخته اند . پاشنه ها و محل چرخش پاشنه ها را آهن می گرفته اند . 
قطر در ، گاه تا هفت سانتیمتر می رسیده است که از چوب توت ، ترجیحا" از چوب چنار ، و ثروتمندان بزرگ از چوب گردو ، در دولنگه می ساخته اند . در حدود یک چهارم بالای پشت در چوبی نسبتا" قطور به نام بائو و برای استحکام هرچه بیشتر در ، ترجیحا" با گل میخ نصب می کرده اند و معادل آن نیز در حوالی یک چهارم مانده به لبه ی پائینی . کلون که قطور و از چوب بوده است گاه به قفلی آهنی نیز مجهز بوده است . 
یک پشت بند ( چفت ) آهنی در بالای کلون ( تجه ) و دیگری که غالبا" به صورت زنجیره بوده است در پائین کلون ، روی بائوی پائینی ، نصب می کرده اند .
در بخش بالای در در داخل خانه تخته ای به عنوان « سردر » مینهاده اند تا بالای آن یک جلد کلام الله مجید قرار دهند . گاهی در آن حوالی یک اسفندی نیز آویزان می کرده اند .
درسوٌم (درِ کریاس )
 در بین هشتی ، کریاس یا دالان به سوی بیرونی بوده است که باز دری محکم بوده است تا اینکه از حدود هشتاد سال قبل با توجٌه به ایجاد امنیٌت بیشتر ، اوٌلا" نسبت خانه هائی که درِ بیرونی شان مستقیما" به هشتی ، کریاس یا دالان باز می شده است بیشتر شده است ؛ ثانیا" در بیرونی و در اندرونی صورت ظریف تر ، تخته قاب و... پیدا کرده است
 
انواع در ، در دربند ، در ورودی خانه ، در کریاس ، خانه های هفت در و پیکر ، علیرضا آیت اللهی .
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
معماری و شهرسازی دفاعی خانه های امن (2)
بخشی از کنجکاوی و زیباپرستی پژوهشگر حاضر در زمان کودکی و نوجوانی به معماری خشت خام یا به اصطلاح مردم یزد « خشت و گل » شهر محل سکونت آن زمانم ، یعنی همان شهر یزد مربوط می شود که پدرم ، میرزا جواد آیت اللهی ، آن زمان پنجاه - شصت ساله و به قول خودش قبراق تر و سرحال تر و پرحوصله تر از همیشه ، در امیدواری روز افزون به آینده ی من ، سعی می کرد به تمام سوالاتم به بهترین وجه و گاه به صورتی عملی و ملموس پاسخ گوید . به خصوص در امور مذهبی - حقوقی - کشاورزی و معماری که بیش از سایر فعالیت ها به آنها علاقه داشت و هرگاه چیزی را خود نمی دانست با تحقیقاتی شخصی به آن می رسید و به من پاسخ می داد ؛ و این باز گاه به عینی ترین و ملموس ترین وجه .
از جمله یک روز به کوچه تبریزیان رفتیم تا یکی از دربندها را که در غرب آن کوچه و در سمت جنوبی آن بود به من نشان دهد و بعدا" سه - چهار دربند دیگر را هم خودم دیدم .
دربند
 به گمانم تقریبا" تمام دربند های قابل توجه یزد خارج از حصار قدیمی آن و به خصوص در بخش اعیان نشین یزد در دوره قاجاریان ، ناحیه کوچه هاشم خان ، قرار داشته اند .
چون ما از احفاد ملٌا اسماعیل عقدائی ، حاج عزیز چیت ساز و حاج محمد ابراهیم شریف هستیم محل سکونتمان در غرب مسجد ملٌا اسماعیل و فعالیت های پدرم بیشتر در محله های اطراف این مسجد و از جمله ضلع شرقی آن ، همان شرق و غرب کوچه هاشمخان ، بود که خارج از حصار قدیمی شهر قرار گرفته است ؛ و بیشتر ساخته های آن از دوران قاجاریان بود با معماری ها و از جمله خانه هائی بسیار ممتاز ؛ به خصوص در همان حوالی محل اتصال کوچه های تبریزیان و هاشمخان .
خانه های هفت در و پیکر
روزی دائی پدرم ، آقا سید مهدی ، از « خانه های هفت در و پیکر یزد » قدیم ذکری به میان آورد که کنجکاوی مرا در حدود دو دهه به دنبال داشت ؛ و نتیجه اش هم شناخت هفت دری بود که میبایست طی شود تا به پستوی خانه برسند ؛ و البته این هفت در که نام می برم بیش از هرچیز جنبه ای دفاعی در برابر سارقین و عشایر غارتگر که گاه بگاه به شهر حمله می کردند ، و... داشتند :
1 - دربند  2 - درِ خانه ( درِ سر )    3 - درِ هشتی یا در کلیاس  4 - در میان در ( بین اندرونی و بیرونی )   5 - در پیشتو   6 - در میان تو    7 - در پستو 
البته اینهمه طول و تفصیل مربوط به خانه های ثروتمندان ، به خصوص تجٌار صاحب متاع می شد و خانه های سایرین هرچه از میزان ثروتشان کاسته می شد تعداد در و دیوار ( پیکر ) کمتری داشت
 
معماری خشت خام ، دربند ، انواع درها ، محل های درها ، معماری امنیتی ، معماری دفاعی ، خانه های هفت در و پیکر ، علیرضا آیت اللهی 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
معماری و شهرسازی دفاعی خانه های امن
حانه های هفت در و پیکر یزد - مقدمه
 
« نا امنی » حاصلِ جریان مشروطیت و هجوم های گاه بگاه عشایر فارس به روستاها ، محله های خارج از باروی یزد و گاه تهدید شهر درون بارو سبب شده بود که مردم از ییلاق های پشتکوه و نزدیک به ابرقو و فارس به تدریج عقب نشینی کنند و میانکوه رونقی روز افزون بگیرد ؛ به ویژه که مردم میانکوه مسلمان تر ، به یزد و یزدی نزدیکتر ، و... بودند . 
در داخل شهر هم خانه ها گرچه از قدیم به صورتی قلعه مانند بودند امٌا بیش از پیش به استحکامات دفاعی خود پرداختند و این امر در مورد خانه های جنوب حصار ، بین محله های میدان شاه و امیرچقماق ، که می گویند از زمان نادر هم اعیان نشین شده بوده اند ، بیشتر صدق می کرد . در این بخش از شهر :
- دربندهائی مثلا" در کوچه تبریزیان وجود دارد تا اصولا" دزد و مهاجم نتواند وارد یک کوچه بشود .
- می گویند که از چند خانه و ازجمله خانه صدرالممالک گریزگاهی زیرزمینی تا بیرون شهر ( درمریم آباد ) وجود داشته است .
- خانه هائی که حلقه ای چاه از یک قنات داخل خود داشتند گرچه اندکی در معرض دستبرد دزدان محلی از این راه بودند ؛ امٌا مجموعا" دارای گریزگاه ، گرچه بسیار سخت ، ساکنان از چاه و مسیر قنات به سوی روستای مظهر قنات محسوب می شدند .
- دیوار اطراف خانه ها بسیار بلند بود تا مهاجمان و سارقان نتوانند به آسانی وارد آن شوند . به اضافه که لبه دیوارهای مشرف به کوچه را با بوته های خار تجهیز می کردند یا شیشه آجین میشد
- خانه ها فاقد پنجره به کوچه بودند .
- در ورودی خانه ها را کوتاه می گرفته اند تا مهاجم نتواند سوار بر اسب وارد شود.
- قطر بسیار ی از درهای قدیمی تا پنج - شش سانتیمتر و پاشنه ی آنان تا ده سانتیمتر بود.
- از هشتی که ورودی اصلی به خانه محسوب می شد ،  گاه از همانجا مهاجمان درورودی به بیرونی و اندرونی را گم می کردند . 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 19 آذر 1392
نیر یزد در صد سال قبل از این (3) : تاریخ اجتماعی
نیر یزد صد سال قبل از این ( تاریخ اجتماعی )
 
بخش سوٌم از خاطرات میرزا جواد آیت اللهی
 
در آن حوالی 1290 - 1295 هجری شمسی  هنوز مصرف قند و چای در بیشتر خانوارهای شهری متداول نشده بود ، جنبه فانتزی داشت و بیشتر منحصر به میهمانی هایشان می شد ؛ تا چه رسد به شهر های کوچکتر و روستاها ، میهمانی دادن و میهمانی گرفتن هم نادر بود و دید و باز دید عملا" در مراکز تجمع ، مثل لردها و میدان ها و بازارچه ها و جلوی مغازه ها در روستاها برای مردان بیکار و مرفه که همه روزه صبح و عصر در آنجا گرد می آمدند ؛ و جلوی ورودی برخی از خانه ها برای زنان ، صورت می گرفت .
پس یکی از راههای اثبات دوستی ، دادن « سوغات » ، « هدیه » ( پیشکش ، خلعت ، و...) و « تبرک » بود که این هدیه معمولا" به دونوع اساسی تقسیم می 
1 - محصولات تولیدی شخصی خانوارها
2 - انواع غذا
هدیه کردنِ حاصل باغ شخصی نه تنها رسم ، بلکه در موردی سنٌت ، و حتی یک تقبٌد اجتماعی بود: همسایه ای که زردآلو داشت تقریبا" غیر ممکن بود که لااقل یک بار در سال ظرفی از زرد آلو به همسایه ای که زرد آلو نداشت هدیه نکند ... و البته چنین تبادلاتی نزد اکثر قریب به اتفاق مردم نیر بدون توقع جبران از طرف مقابل بود ؛ گرچه غالبا" ، در عمل ، از طرف مقابل هم  جبران می شد . البته میوه سردرختی حکم دیگری داشت و مثلا" اگر خیارسبز - کدو - نعناع و امثال آن را هدیه می کردند ، با کمی تعارف حاضر به دریافت بهای آن ، به هر صورت ، هم بودند ( پول کمیاب بود ) .
امروز(1) شاید باور نکردنی باشد که آن روزها حتی فلان گیاه کوهی مثل « گل کنو » ، یا حتی ده دانه بادام تلخ ، و به خصوص سنجد و توت خشک هم جزو هدایای روستائیان اطراف نیر به یزدی های به ییلاق آمده ای چون ما قرارداشت ؛ و اکثرا" هم آن روستائیان ، که اکثرا" از شمال غربی نیر می آمدند ،در مقابل ، توقع یک تکٌه قند ( و نه یک کله قند که فوق العاده گران بود ) ، و مثلا" باورتان نمی شود که فقط یک تکه 100 گرمی قند ، یا 50 گرمی نبات ، داشتند ؛
در ست است که در حوالی سال 1320 ش قیمت یک کیلو قند به ده - پانزده برابر قیمت یک کیلو توت خشک رسیده بود ، امٌا این قیمت در روستاهای دامنه جنوبی شیرکوه در همان 1290 - 1295 ش ، اگر قند یافت می شد ، یک به صد بود ! . یعنی اگر می خواستند معامله کنند باید حدود صد کیلو توت خشک بدهند تا یک کیلو قند دریافت دارند
سال 1290 شمسی ، حالا یا یک سال دیر تر یا به خصوص یک سال زودتر ، حدودا" پنج ساله بودم  . پدرم ، حاج میرزا علی تابستانها و به عنوان ییلاق یزد ، امام جماعت مسجد نیر بودند .  امامت آن مسجد تابستان های نیر از اجداد حاج عزیز چیت ساز به ایشان و از ایشان به احفادشان تا پدرم رسیده بود .
جشن نیمه شعبان هرگز مثل این جشن در یزد نیود که شهر را چراغانی می کردند ، و...
مردم فقیر بودند و تازه از زیر بار خشکسالی های متمادی در آمده بودند ؛ و تا آنجا که یادم می آید به جای هدیه دادن به روحانی بزرگ نیر چشم به راه هدیه گرفتن از وی بودند ؛ به ویژه که پدرم جدٌ اندر جدٌ  از ملٌاکان آن منطقه بودند و مردم می دانستند که والده ام نیز دختر آقا آسید یحیی با املاک متعدد میراثی و خود نیز دارای املاکی در حسن آیاد رستاق و نصر آباد و غیره بودند ؛ و در هرحال از ثروتمندان ناحیه نیز به شمار می رفتیم .
در جشن نیمه شعبان نیر که بیشتر بین نماز های ظهر و عصر در مسجد نیر برقرار می شد یکنفر با گلابپاش می آمد و کف دست هریک از حاضران چند قطره گلاب می ریخت که آنها هم با ذکر صلواة آن را به صورتشان میمالیدند ؛ معدودی به لباسشان هم می زدند . برخی به هر نفر یک دانه نقل می دادند ، برخی آبنبات می دادند ؛ یک سال یکنفر نخود چی - کشمش داد و به خصوص یک سال یکی از شهریان به ییلاق آمده به هر نفر یک جوز قند داد که به دهان همه مزٌه کرده بود ... برادر همین حاجی هم به گروهی از مردم آش نذری داده بود ...
از ما هم توقع داشتند که آن سال به هر خانه یک ظرف کوچک « حلوا آرتک » دادیم ؛ و سر همین موضوع ، و به خصوص در مورد آرد مصرفی خود تا آرد آن سال برسد در مضیقه افتادیم . چون نیر محل کوچکی نبود و ما به هرخانواری یک ظرف حلوا داده بودیم ؛ و مردم هم بیشتر می گفتند که متبرک است و نمی شد که حتی به یک خانه هم نداد ... بگمانم آن روزها حلوا آرتک برای اکثر مردم به جای آنکه یک « شیرینی » باشد یک غذا ( خورش ) بود که با نان ، به ویژه نان جو ، می خوردند...
(1) علیرضا آیت اللهی : آنچه که اینجا می آید خاطراتی از آقا میرزا جواد ، اکثرا" در حضور و به کمک والده ایشان ، است که در مواردی به کمک عمویشان تکمیل شده است ؛ لیکن دقیقا" در زمان نقل خاطره ، حوالی 1345 ، یادداشت نشده و تحریر اینجانب است و « الانسان جایز الخطا » ؛ هرگونه تصحیحی ، به ویژه از سوی اهالی نیر ، برسد بر چشم منٌت می گذاریم ؛ منتهی این را هم یاد آور وی شویم که ما از دورانی مینویسیم که  ، از قحطی وحشتناک سال 1288 ، و زمانی که مردم فلان شهر بزرگ شمال شرقی نیر گوشت الاغ و مردم فلان شهر بزرگ جنوب شرقی نیر پوست سگ می خورده اند ، چندان نمی گذشته است و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 12 آذر 1392
نیر یزد در یک قرن قبل از این
 
نیر یزد صد سال قبل از این ( تاریخ اجتماعی و... )
 
بخش دوم خاطرات میرزا جواد آیت اللهی
 
هفت - هشت ساله بودم ( 1292- 1393 ش ) که خبر تهاجم چند فارسی با برخی از روستائیان یکی از دهات مجاور به املاکمان به یزد رسید و شنیدیم که تهاجمی وحشیانه به باغبانمان داشته اند . موقع ییلاق به جای یک قواره پیراهن کرباس یا متقال که هرساله به عنوان خلعت با یک تکه نبات برایش می بردیم برایش یک قواره پارچه یزدی باف که نخی با راه راه مشکی بود برایش بردیم که گویا به همه نشان می داده است و بسیار خوشحال بوده است . این پارچه نسبتا" کمیاب و گران بود و فکر می کنم تازه باب شده بود ...
چند خانوار دیگر هم بودند که وقتی به دیدن ما می آمدند « یک تکٌه نبات و چند عدد نقل بدون مغز » ، که امروز بسیار کم ارزش به نظر می رسند و آن روزها در ایران از اجناس گران و با ارزش بودند به عنوان سوغات  یزد هدیه می گرفتند . این خانوارها تا آنجا که به خاطر دارم بیشتر از این گروه خدماتچی بودند :
- زنی که هرسه - چهار روز یکبار می آمد و برایمان نان میپخت
- یکی که ( وقتی خادم - باغبان ما نبود ) حکم خادم مسجد را می یافت و بسیار هم مردی محترم بود
- یکی که کارهای نعلبندی و تا حدودی دامپزشکی انجام می داد و به الاغ سواری پدرم رسیدگی می کرد .
- یکی از آن همه کاره های محل که اذان هم می گفت 
البته از همان روز اوٌل برخی هم هدیه هائی برای ما می آوردند که از جمله یکی شان یک قرابه گلاب با مقداری برگ گل خشک شده محمدی می آورد و وی هم علاوه بر پول ، نقل و نبات هم می گرفت
چند خانوار دیگر هم بودند ( بکی که رسما" خادم مسجد نبود امٌا به کمک همان باغبان ، به آن رسیدگی هائی می کرد ) که در طول تابستان به ما کمکهائی می کردند و مثلا" یکنفرشان هر چندروز یکبار به خانه ما آمده نان می پخت ، و... که برای آنها هم هرکدام یک تکه نبات با مقداری نقل آلوچه ای می بردیم و آنها هم به عنوان این که از خانه روحانی آمده است و تبرک و تیمن است با رغبت می پذیرفتند . *
هدیه هائی غذائی که روزهای نخست به ما می دادند از سایر ایٌام بیشتر بود که بعدا" خواهم نوشت
(1) یکی از دوستان عموی پدرم ، نمیدانم به جد یا به شوخی ، تعریف می کرد که یکی از این دزدان از فرط اضطرار لباس کهنه روحانیت آقا میرزا محمد جعفر را دزدیده بود و پوشیده بود و سمت روحانی عشیره ای در شما لغربی فارس را یافته بود و دو پسرش هم روحانی شده بودند ...
* علیرضا آیت اللهی : آنچه که در اینجا آمده است نگارش اینجانب از خلاصه نویسی هائی در دهه 1350  ، و به اصطلاح شاخ و برگ یافته است ، و می تواند دارای خطاهائی باشد که امیدوارم توسط دیگران و چه بسا معمرین محترم نیر مرتفع گردد . 
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : علیرضا آیت اللهی Ali-reza Ayatollahi
تاریخ : سه شنبه 12 آذر 1392

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد